بیمه، صنعتی که فرهنگ ندارد
بررسیهای میدانی و آماری نشان میدهد که یکی از اصلیترین عوامل عدم توسعه صنعت بیمه در کشور، کافی نبودن آگاهی مردم در مورد خدمات بیمه است. از آنجا که خدمات
بیمه عینی نیست و آشنا سازی مردم با این خدمات نیازمند ارائه اطلاعات تفصیلی است، فعالیتهای تبلیغات حرفهای شرکتهای بیمه برای گسترش آگاهی مردم کافی به نظر
نمیرسد.گسترش فرهنگ و یا همان فرهنگسازی بیمه مطلبی است که سالهای سال در مورد آن بحث شده و تمام دستاندرکاران و مسوولان ذیصلاح بر آن تاکید دارند اما
تاکنون کار جدی در جهت ارتقای فرهنگ بیمه انجام نشده است و کماکان مسوولان بیمهای کشورمان از نبود فرهنگ بیمهای در کشور گلایه دارند و آن را دلیل اصلی پایین
بودن ضریب نفوذ بیمه میدانند.
اما به راستی مسوولیت گسترش فرهنگ بیمه با چه نهادی است؟
گروهی در پاسخ به این پرسش، خود شرکتهای بیمه را مسوول فرهنگسازی میدانند و این جمله را که بیمه فروختنی است نه خریدنی را هم به عنوان دلیل موجه کنار آن
میگذارند. گروهی هم بیمه مرکزی را به عنوان متولی صنعت بیمه در کشور مسوول این امر میدانند و معتقدند بیمه مرکزی باید در امر فرهنگسازی بیمه پیشقدم باشد.
اما خود شرکتهای بیمه معتقدند در کنار صنعت بیمه وزارتخانههای علوم، آموزش و پرورش و ارشاد اسلامی نیز وظیفه دارند در امر گسترش فرهنگ بیمه نقش بسزایی ایفا
کنند.
*علت بی اقبالی صنعت بیمه در ایران
صنعت بیمه از قدمت طولانی برخوردار است و حدود ۷۴ سال سابقه دارد و در سال ۵۰ بیمه مرکزی از دل بیمه های مختلف بیرون آمد. بیمه توانایی پوشش ریسک را برای سرمایه
گذاران و آحاد اجتماعی جامعه دارد ولی چگونگی و ایجاد بستر لازم برای جاری و ساری کردن بیمه و نحوه برخورد فعالان اقتصادی با این صنعت نیز مهم است. با توجه
به نقشی که اقتصاد دولتی در ایران دارد این امر باعث شده است که منبع نامتناهی بودجه دولتی عاملی برای کاهش ریسک در واحدهای مختلف اقتصادی باشد و چون قسمت اعظمی
از اقتصاد ما اقتصاد دولتی است به تبع آن خیلی از بخش های خصوصی جامعه سعی می کنند برای کاهش ریسک خود، خود را به اقتصاد دولتی وصل کنند تا مجهز به بیمه شوند.
به نظر می رسد بخش عمده ای از کمرنگ بودن بیمه در اقتصاد ایران مربوط به اقتصاد دولتی می شود.
معضل دوم صنعت بیمه، بحث بیمه های زندگی است. در ایران بیمه های زندگی حدود ۵/۶ درصد از سطح بیمه ها را به خود اختصاص داده ولی در دنیا ۵۸ درصد. یعنی اساساً
صنعت بیمه از یک طرف مردم و اشخاص را پوشش می دهد و از طرف دیگر واحد اقتصادی را ، بنابراین به صنعت بیمه این اجازه داده شده که بر اثر تحولات اقتصادی چنانچه
آینده افراد به خطر افتد یا پیش بینی شود که خطری آنها را تهدید می کند با بیمه کردن افراد آنها را از آسیب های احتمالی محافظت کند. بیمه عمر و بیمه پس انداز
کلیدی ترین بیمه های زندگی هستند که صنعت بیمه ایران خیلی می تواند برای آن برنامه داشته باشد که متأسفانه در این ارتباط خیلی ضعیف هستیم.مثلاً تورم یکی از
عوامل بازدارنده در گسترش بیمه است. چرا که از یک سو تورم هزینه بیمه گری را بالا می برد و از سوی دیگر افزایش نرخ بیمه باعث کم اقبالی آن می شود و عملاً تورم
موجب می شود که صنعت بیمه به حاشیه برود.
*فرهنگ سازی بیمه به عهده کیست
دو نظریه در خصوص فرهنگ سازی بیمه مطرح می شود گروهی معتقدند فرهنگ سازی بیمه به عهده بیمه گران است چرا که بسیاری معتقدند که بیمه فروختنی است نه خریدنی و
گروهی اعتقاد دارند بخش های دیگر از جمله آموزش و پرورش ، دانشگاه ها و رسانه ها نیز در این فرهنگ سازی وظیفه دارند .در این خصوص محمدرضا عباسی مدیرعامل بیمه
معلم می گوید: پیشرفت و توسعه بیمه با توسعه اقتصادی کشور ها متقارن است . بهبود وضعیت اقتصادی و سطح استاندارد های زندگی موجب پیشرفت و توسعه بیمه خواهد شد
، به طور متقابل پیشرفت اشاعه بیمه نیز در بهبود وضع معیشت افراد و توسعه اقتصادی کشور ها موثر خواهد بود .
وی ادامه می دهد: در دنیای امروز بیمه یه چنان جایگاهی رسیده است که می تواند با ایجاد اطمینان در مجموعه فعالیت های اقتصادی کشور ها نقش کلیدی را در تئسعه
اجتماعی و اقتصادی آنان ایفا کند .مطالعه های مختلف نیز نشان دهنده آن است که بین ضریب نفوذ بیمه و درآمد سرانه کشور ها رابطه مستقیمی برقرار است .بنابراین
می توان گفت که توسعه و بیمه ،لازم و ملزوم یکدیگر هستند .
مدیرعامل بیمه معلم معتقد است: با توجه به نقش و جایگاه شرکت ها و مووسسات بیمه در کشور های توسعه یافته و تنوع وگستردگی خدمات بیمه ای ،اطلاع رسانی مناسب و
مستمر در جهت افزایش آگاهی و شناخت مردم از این خدمات و گسترش فرهنگ بیمه در میان اقشار و طبقات مختلف جامعه نه تنها توسط بیمه گران بلکه با همیاری سایر نهاد
های فرهنگی ، اقتصادی و اجتماعی می تواند روند توسعه کشور را شتاب بیشتری بدهد.بدیهی است که استراتژی اصلی شرکت های بیمه در موضوع توسعه فرهنگ بیمه ، ارائه
خدمات بهتر و ارزان تر است زیرا یکی از بهترین روشها برای توسعه فرهنگ بیمه و تبلیغ آن ، مشتری مداری و خدمات رسانی و گسترش کمی و کیفی ارائه خدمات بیمه ای
است .
وی در پاسخ به این پرسش که با توجه به اینکه بسیاری از کشورهای جهان مقوله تجارت جهانی را جدی گرفته اند و همسو با آن حرکت می کنند، نقش صنعت بیمه را در بخش
صادرات و تولید چگونه ارزیابی می کنید و جایگاه این صنعت در بخش صادرات و تولید کجاست؟ می گوید: گسترش شبکه های بیمه و توسعه و تعمیم آن به بخش های مختلف از
جمله صادرات و تولید نقشی حیاتی در اقتصاد و صنایع کشورها ایفا می نماید. با توجه به اهمیت صادرات در اقتصاد کشورها و با توجه به اینکه صادرات کالا و خدمات
را خطرهای گوناگون سیاسی ، اقتصادی و تجاری تهدید می کند. مسلما مهمترین اقدام در این زمینه دستیابی به روش هایی در جهت کاهش تهدید ها می باشد .
عباسی معتقد است: مهمترین روش پیشنهادی ممکن در این زمینه بیمه است. کالاهای صادراتی از لحظه ای که برای صدور به خارج از کشور آماده می شوند در معرض خطرهای
وسیع و گوناگونی قرار می گیرند و اذا پوشش بیمه ای مناسب می تواند ضایعات مالی و اقتصادی را خنثی کند و یا به حداقل کاهش دهد. تجارب بین المللی بدون استفاده
از خدمات بیمه گران در جهت حفظ سرمایه و دارایی ها امکان پذیر نمی باشد، زیرا حجم روزانه دادو ستد بین المللی متجاوز از میلیاردها دلار است که پوشش بیمه ای
مناسب از قبیل بیمه حمل و بیمه اعتبار صادرات کالا یکی از حلقه های این زنجیر است ، با توجه به اینکه صادر کننده کالا و خدمات قصد فروش کالا در خارج از قلمرو
جغرافیایی کشور خود را دارند لذا خطرهای سیاسی و اقتصادی کشور خریدار، وضعیت مالی خریدار و ده ها عامل دیگر باید مورد شناسایی قرار گیرد تا کالا در زمان مقرر
و مناسب تحویل خریدار گردد.
به اعتقاد وی تجربه نشان میدهد که این بیمه های صادراتی سهم مهمی در حل مشکلات صادر کنندگان داشته اند و گام مهمی در راستای نزدیک شدن شرایط تجاری و اقتصادی
کشور به شرایط جهانی به شمار می آیند.
دکتر سید محمد عباس زادگان مدیر عامل بیمه نوین در پاسخ به دو پرسش مذکور معتقد است:توسعه فرهنگ بیمه یک مسئولیت دسته جمعی است که شرکت های بیمه،بیمه مرکزی
و سازمان های علمی و آموزشی رسانه ها بویژه رسانه ملی (صدا و سیما) باید در آن نقش فعال بپذیرند.
همچنین اسدی مدیرعامل بیمه توسعه در خصوص مقوله فرهنگ سازی در این صنعت تاکید دارد که آمارهای منتشره باید موجب گسترش پوشش بیمه سرمایههای ملی و اقدام در جهت
ارتقای فرهنگ بیمه در کشور شود. اسدی با بیان اینکه شرکتهای بیمه خطر خریداری کرده و امنیتفروشی میکنند، گفته: اکثریت جامعه از مزایای بیمه و خدمات آن مطلع
نیستند و این وظیفه بیمهگران است که آنها را از خطراتی که تهدیدشان میکند مطلع سازند.
اسدی خاطر نشان می کند: یک بیمهنامه عمر و سرمایهگذاری در بسیاری موارد میتواند زندگی بیمهگذار و خانوادهاش را در شرایط سخت متحول کند و عدم استقبال از
این بیمهنامه تنها به خاطر عدم شناخت افراد از مزایای آن است.
مدیرعامل بیمه توسعه با اشاره به اینکه ضریب نفوذ بیمه در کشور طی سالیان گذشته همواره حدود 3/1درصد است، می گوید: این اتفاق حکایت از عدم توسعهیافتگی صنعت
بیمه و تقسیم پرتفوی آماده میان 19 شرکت فعال در کشور دارد. به گفته او تقسیم پرتفوی نشانه نوآوری و شکوفایی نیست و شرکتهای بیمه باید به دنبال توسعه بازار
و استفاده از ظرفیتهای بالقوه باشند.
بهمن کبیری پرویزی عضو موسسه چارتر لندن نیز در مورد پرسش مطرح شده به خبرنگار ما می گوید: هر گاه صحبت از ایجاد تغییری فراگیر در جامعه مطرح می شود، باید کلیت
جامعه درگیر ایجاد تغییر شود، زیرا جامعه متشکل از نهادهای رسمی و غیر رسمی متعددی است که هر کدام هدف تعیین شده ای دارد. یک نهاد اجتماعی به تنهائی نمی تواند
تحول را به سرانجام برساند. برای به سرانجام رسیدن تحول حرکت دسته جمعی جامعه ضروری است. حتی بدبینی ها و انتقادها نسبت به تحول مورد نظر بخشی ضروری از تحول
است.
وی ادامه می دهد: هر گاه انتقاد های مستند و علمی وجود نداشته باشند، ضعف ها معلوم و مشخص نمی شوند. بحث بر سر عمدی بودن نقاط ضعف و اشکالات نیست، بلکه بحث
بر سر این است که با مطرح کردن نقطه ضعف ها و اشکالات، راه حل و تدبیری برای آن اندیشیده شود.
عضو موسسه چارتر لندن معتقد است: بحث فرهنگ سازی نیز علی الاصول نباید از این قاعده مستثنی باشد. نخست آن که فرهنگ سازی را باید از دو بعد فرهنگ تولید و فرهنگ
مصرف نگریست. اساساً فرهنگ تولید نیازمند فرهنگ مصرف است. وقتی محصولی را تولید و یا وارد می کنیم که مردم طرز مصرف آن را نمی دانند، چطور انتظار داریم آن را
مصرف کنند.
پرویزی ادامه می دهد: با نگاهی گذرا به وضعیت موجود شرکت های بیمه به راستی باید از خود بپرسیم ویترین شرکت های بیمه کجاست؟ زمانی که نام داروخانه را می شنویم
به خوبی می دانیم در داروخانه چه یافت می شود. حتی نیازی به این نداریم که داروساز باشیم و یا طریقه ساخت دارو را بدانیم. زمانی که نام سوپرمارکت را می شنویم
به راحتی می توانیم تجسم کنیم در سوپرمارکت چه یافت می شود. اما به راستی آیا همه مردم می دانند وقتی وارد نمایندگی بیمه می شوند چه می توانند بخرند؟ شاید بارها
و بارها به نمایندگی بیمه مراجعه بکنند و با همه محصولات بیمه ای آشنا نشوند. بسیاری از مردم فقط بیمه شخص ثالث و بدنه را می شناسند. این واقعیت ضعف مردم نیست.
شاید حتی ضعف شرکت های بیمه هم نباشد.
این کارشناس صنعت بیمه می گوید: ما با پدیده ای روبرو هستیم که باید به دنبال راه چاره برای آن باشیم. این پرسش همیشه در ذهن من مطرح بوده است که عمر بانک و
بیمه به شیوه نوین آن در ایران تقریباً برابر است، اما به راستی چرا مردم به راحتی در بانک سپرده گذاری می کنند اما نسبت به بیمه آگاهی کمی دارند. این خود صنعت
است که باید نخست خود را بشناسد و سپس خود را به مردم بشناساند. طراحی یک وب سایت خوب برای یک شرکت بیمه ضروری است ولی کافی نیست.وب سایت خوب فقط پاسخگوی کاربران
اینترنت است. راه کارهای زیاد دیگری نیز وجود دارد که محصول خود را معرفی کنیم و در این راه هر کدام از نهاد های اجتماع باید کارکرد خود را داشته باشد. در غیر
این صورت فروش بیمه فقط بر حسب آزمون و خطا خواهد بود که بسیار هزینه¬بر است.
این دیده بان صنعت بیمه خاطر نشان می کند که در حوزه فرهنگ سازی در صنعت بیمه طبیعی است که نخستین نهاد بیمه مرکزی جمهوری اسلامی ایران است، اما باید بیمه مرکزی
جمهوری اسلامی ایران را و در کل صنعت بیمه را به عنوان یک کلیت نیز نگاه کرد.
وی ادامه می دهد: بیمه مرکزی ایران به عنوان حلقه اتصال صنعت بیمه با دولت می تواند نقشی کلیدی و محوری ایفاء کند. برای مثال تا چند سال پیش نمایشگاه تخصصی
بازارهای مالی در محل نمایشگاه بین المللی برگزار می شد که متأسفانه دیگر شاهد برگزاری این نمایشگاه نیستیم. اینک با حضور شرکت های جدید و ارائه محصولات جدید
ضرورت برگزاری این نمایشگاه به شدت احساس می شود. برگزاری چنین نمایشگاهی امکان روبرو شدن مردم را با شرکت های بیمه فراهم می کند و چون به طور معمول پوشش رسانه
ای دارد، پوشش رسانه ای به عنوان ابزاری برای بازاریابی ثانویه عمل می کند.
پرویزی معتقد است: به عنوان راهکاری دیگر، برگزاری تورهای بازرگانی از شرکت های بیمه و برای شرکت های بیمه، برگزاری جشنواره وبلاگ های تخصصی صنعت بیمه، حمایت
از داستان ها، فیلم نامه ها و نمایشنامه هائی در حوزه بیمه از جمله راهکارهای پیشنهادی دیگر است که بیمه مرکزی ایران می تواند با استفاده از این روش ها به گسترش
فرهنگ بیمه کمک کند. در سالیان گذشته من امکان حضور در نمایشگاه را به عنوان مترجم و راهنمای بازرگانان خارجی را داشتم. به خوبی با ساز و کار برگزاری تورهای
بازرگانی آشنا هستم. تورهای بازرگانی در ایران شناخته نشده اند.
به گفته وی زمانی که نام تور بازرگانی مطرح می شود همه مردم به یاد سفرهای تفریحی می افتند. اما به راستی چرا نباید عده ای از بازرگانان دعوت شوند و از یک شرکت
و یا یک کارخانه بازدید کنند. اینجا است که یک راهنمای تور بازرگانی می تواند نقش خود را به خوبی ایفا کند.
به نظر این کارشناس صنعت بیمه، بعضی شرکت های بیمه نه تنها باید امکان بازدید دانشجویان، بازرگانان و مردم را از شرکت خود در قالب تور بازرگانی فراهم کنند،
بلکه باید کارشناسان خود را نیز در قالب تور بازرگانی به بازدید کارخانه جات و مناطق مختلف ببرند.
به عنوان مثالی دیگر جشنواره های وبلاگ نویسی از جمله پیشنهادات دیگر است. کارشناسان صنعت اظهار می دارند وقتی جشنواره وبلاگ های عاشورائی در ایران برگزار می
شود چرا نباید جشنواره وبلاگ های بیمه ای در ایران برگزار شود؟ در فرهنگ این سرزمین چه واقعه ای از حماسه بزرگ عاشورا مهمتر وجود دارد؟ با این ترتیب چرا باید
وبلاگ های حوزه صنعت بیمه تا این حد مظلوم واقع شوند که تک تک از میدان به در روند؟ زمانی که جشنواره وبلاگ های بانکی برگزار می شود، چرا نباید جشنواره وبلاگ
های بیمه ای داشته باشیم؟ متأسفانه در حوزه بیمه هیچ گاه وبلاگ ها به رسمیت شناخته نشدند در حالی که بانک توسعه صادرات ایران علاوه بر وب سایت و انجام امور
بانکی به صورت اینترنتی یک وبلاگ نیز در کنار وب سایت دارد و حتی پیوند آن را در وب سایت خود قرار داده است.
وی با اشاره به چند راهکار برای توسعه کیفی این صنعت اشاره کرد و گفت: حمایت از داستان، فیلم نامه و نمایشنامه در حوزه بیمه از دیگر راهکارهائی است که بیمه
مرکزی ایران می تواند به گسترش فرهنگ سازی در صنعت بیمه و گسترش فروش کمک کند. برای مثال وقتی مردم داستانی را بخوانند که در طی داستان یکی از شخصیت های داستان
در طی یک سانحه نخست با مشکل روبرو می شود و سپس مشکل او توسط بیمه حل می شود طبیعتاً داستان اثر و کارکرد خود را داشته است. کافی است فرآیند رسیدگی به پرونده
خسارت به صورت داستان وار و فارق از پیچیدگی های لفظی روایت شود. در این صورت فرهنگ مصرف بیمه یا به عبارت دیگر فرهنگ خسارت گرفتن ایجاد می شود. در این صورت
فروش نیز بالا می رود.
پرویزی با اظهار تاسف افزود: تا کنون هیچ ناشری در این حوزه کار نکرده است و از فروش این دست کتاب ها مطمئن نیست. اینجا است که کار در این حوزه نیاز به حمایت
بیمه مرکزی جمهوری اسلامی ایران دارد. زمانی که برای بیمه سرودی می سرائیم، چرا نباید داستان سرائی بکنیم؟ چرا از داستان های کوتاه و بلند، نمایشنامه و فیلم
نامه در حوزه بیمه حمایت نکنیم. اگر بحث داستان های کوتاه خود را در حوزه بیمه بکنم، شاید ایجاد شبهه کند. اما می خواهم از یک نمایشنامه نویس نام ببرم که سالهاست
از صنعت بیمه دور شده است. رضا شیرمرز دانش آموخته مؤسسه اموزش عالی بیمه اکو در رشته بیمه سالهاست که از صنعت بیمه دور شده است و به نمایشنامه نویسی پرداخته
است. در سال 1386 او در جشنواره تئاتر فجر برنده جایزه شد. وجود جنین افرادی در صنعت می تواند کاملاً مفید باشد. ظاهر امر نشان می دهد که نمایشنامه نویسی با
بیمه ارتباطی ندارد. اما به راستی چه وسیله ای بهتر از این وجود دارد که صنعت بیمه پیام خود را به گوش مردم برساند؟
در پایان باید خاطر نشان کرد که بیشتر مردم بیمه را فقط در بیمههای درمانی و شخص ثالث یا بیمه تأمین اجتماعی خلاصه می کنند و همچنان نقش این مهم در جامعه ناشناخته
است. و باید فراموش نشود که بیمه یکی از مهمترین ارکان توسعه اقتصادی کشورها است و در کشورهایی که تنوع و ریسک آنها زیاد است بیمه به عنوان ابزاری مناسب برای
مدیریت ریسک بنگاهها و فعالان اقتصادی شناخته میشود.
نویسنده: داریوش نوروزی
دیدگاهتان را بنویسید