آیا نوآوری در صنعت بیمه کشور مرده است
آیا نوآوری در صنعت بیمه کشور مرده است
هادی دستباز
تعدادی از مدیران بادانش بیمهای و شناخت بازار به ارزش نوآوری در صنعت بیمه آگاهاند اما یا بهاندازه کافی شجاع نیستند و یا هیئتمدیرهای دارند که از دانش بیمهای بیبهره است./ بیمه گران چه در دنیا و چه در ایران زندانی آمار گذشته و دهههایی هستند که ریسکها و فنّاوری با امروز کاملاً متفاوت بوده است. اگر این زنجیر اسارت پاره شود و بهجای نگریستن به پشت سر، ریسکها با فرایند مدیریت ریسک پذیرفته شود، بیمه گران در توسعه و گسترش بازار موفق خواهند بود./مدیریت در شرکتهای بیمه باید بر اصل ثبات نسبی و عملکرد آن مدیر در حوزههای مختلف ارزیابی گردد نه یکشبه یک فرد در هیئتمدیره، بتواند مدیرعامل را عزل کند. این مدیر چگونه قادر به برنامهریزی بلندمدت و نوآوری هست؟
ابتدا در سالهای بین ۱۳۵۵-۵۶ با تأسیس بیمه ایران و امریکا بخش بیمههای عمر این شرکت طرحهای جدید بیمه عمر را روانه بازار نمود که بهترین بازاریابان و فروشندگان بیمه عمر تربیتشدگان آن شرکت هستند مانند، آقایان جواد میلانی زاده، محسن صالحی، پاکدل و تعداد زیادی که نام آنها را به خاطر نمیآورم. این طرحهای جدید با استقبال مردم روبرو شد، گفتنی است بخش بیمه اموال این شرکت در سایه بیمه اشخاص فعالیت میکرد.
آیا نوآوری در صنعت بیمه کشور مرده است؟/ هادی دستباز
از سال ۱۳۵۰ که بیمه مرکزی ایران تأسیس شد و بنده در آنجا مشغول به کار شدم تا تأسیس اولین شرکت بخش خصوصی بعد از سی سال انحصار مخرب دولت بر بانک و بیمه، بهجرئت میتوانم بگویم که صنعت بیمه بهندرت توانسته است نوآوری را بهعنوان یک اصل پذیرفتهشده جهانی در صنعت بیمه کشور نهادینه کند. یک یا دو طرح ارائهشده نیز با بازتابهای متفاوتی روبرو شده است…
این یک استقبال همراه با فروش رودررو توسط نمایندگان صاحبنام در بازار بیمه آن روزگار بود.
طرح دیگر یک طرح ترکیبی نسبتاً جدید بیمه عمر بود که شرکت بیمه آسیا در زمان جناب آقای ضمیری به بازار عرضه کرد و اگر اشتباه نکنم طراح طرح و محاسب آن استاد بزرگوار جناب آقای دکتر غلامحسین جباری بود که بنده سالها در مکتب ایشان درس آموختهام.
نوآوری دیگر محاسبه طرح بیمه امراض سخت توسط اینجانب بود که به درخواست روان شاد آقای دکتر فرهندی مدیرعامل بیمه دانا انجام شد که متأسفانه شرکت جرئت اجرای آن را پیدا نکرد. برای مدتها طرح شرکت بیمه آسیا تنها طرح بیمه عمری بود که در بازار بهویژه از سوی نمایندگان دانشآموخته و بازاریاب که در شرکت بیمه ایران و امریکای سابق آموزشدیده بودند در بازار عرضه میگردید و پسازآن صنعت بیمه به خوابی عمیق فرورفت و شرکتهای دولتی به رقابت با یکدیگر پرداختند و حتی تأسیس بیمه دانا هم نتوانست این خفتگان را بیدار کند بهطوریکه بیمه دانا هم در کنار آنان بخوابی ژرفتر فرورفت.
فرآیند این رخوت و سستی بهتدریج ما را از آشنایی با بازارهای بینالمللی بازداشت و ما کماکان به فروش محصولاتی ادامه میدادیم که بیشتر از ۳۰ سال از طراحی آنها میگذشت.
باید این واقعیت را ذکر کنم که در سال ۱۳۵۳ که آییننامه شماره ۱۳ بیمههای زندگی تدوین و تصویب شد طرحهای جدید بیمه عمر هم با جداول حق بیمه توسط اساتید فن تهیه و به بازار بخش خصوصی عرضه گردید.
در سال ۱۳۸۲ با ثبت شرکت بیمه کارآفرین بهعنوان اولین شرکت بخش خصوصی در سرزمین اصلی چند طرح نو ارائه گردید:
*طرح بیمه عمر و سرمایهگذاری (Universal Life) که جدیدترین طرحی بود که در بازارهای جهانی بهویژه امریکا فروخته میشد و بسیار مورد استقبال قرار گرفت.
*طرح بیمه کشت گلخانهای که به تصویب بیمه مرکزی ایران رسید.
*طرح دامداری صنعتی که به تصویب رسید.
*طرح بیمه (Blood Stock) بهویژه بیمه اسب.
*عرضه طرح بیمه امراض سخت بهعنوان یکی از پوششهای ضمیمه بیمه عمر و سرمایهگذاری.
آیا نوآوری برای صنعت بیمه لازم است؟
میگویند تشکیل و پیدا کردن افراد برای تأسیس یک لشکر بسیار آسان است اما پیدا کردن یک ژنرال و فرمانده باکفایت برای
هدایت آنها بسیار مشکل است. در صنعت بیمه این فرمانده وجود ندارد که با نگاهی به بازارهای هدف، بهویژه نسل جوانی که در حال حاضر بزرگترین گروهی است که بازار هدف را برای هر شرکت بیمه تشکیل میدهد، قادر به طراحی تولیداتی باشد که مناسب این قشر از جامعه باشد.
ما باید نگاهمان به بازار هدف باشد نه صنعت بیمه، زیرا این صنعت در خدمت بازارهای هدف در هر کشوری قرار دارد. امروزه نیاز مصرفکنندگان با چند دهه قبل تفاوت چشمگیری کرده، درحالیکه فرایند تحول و دگردیسی در صنعت بیمه آماده پاسخ
گویی به این نیازها نیست.
درواقع نوآوری (Innovations) در صنعت بیمه گشاینده راه بهسوی توسعه و پیش رفت است. در بازارهای پیش رفته نوآوری در صنعت بیمه زنده است و بر سه اصل زیر استوار است:
•تفویض اختیار (empowering) در نوآوری به مفهوم تولیدات باارزش و هزینه بری هست که شرکت در اختیار گروههای هدف و خریداران قرار میدهد. این نوآوری باعث توسعه و گسترش بازار میشود.
•تابآوری و تحمل کردن (sustaining) نوآوری به مفهوم واقعی که درواقع همان پذیرش ریسک جایگزین کردن یک طرح کهنه بهجای یک طرح دیگر و یا در کنار آن و یا با بهکارگیری یک مدل و شیوه جدید بهجای قبلی که ممکن است تا حدودی شبیه به هم باشند، اما نتیجه بهتری را ارائه نمایند. این شیوه درواقع دربرگیرنده بسیاری از نوآوریها و عرضه آن به بازارهای هدف هست.
•بهرهوری (efficiency) در نوآوری باعث کاهش هزینه تولید و یا توزیع میگردد. شاید بارزترین نمونه آن فروش بیمه شخص ثالث بهصورت آنلاین هست.
نوآوری یکی از بزرگترین آرزوها و اهداف هر شرکت است اما در بازارهای توسعهنیافته کمترین توجه به آن شده و یا نمیشود و میتواند علتهای ویژه داشته باشد؛
•عدم شناخت بیمه و بازارهای هدف
•عدم تمایل به سرمایهگذاری و صبر برای چیدن میوه این هزینه انجامشده.
•نداشتن کارشناسانی که قدرت طراحی طرحهای نوین را داشته باشند. به عبارتی هر کارشناس بیمه قادر به این کار نیست و درک و فهم از بازارهای بینالمللی و بومیسازی آن کاری بسیار دشوار است.
ناگفته نماند، دیده شده که شرکتی با صرف هزینه و زمان، طرحی را برای ارائه در بازار آماده کرده اما به دلیل اجرای نامناسب و نبود شبکه فروش، درزمینهٔ نفوذ در لایههای بازار بالفعل و بالقوه موفق نشده است، به همین دلیل بسیاری از شرکت تمایل به ریسک سرمایهگذاری در این زمینه نداشته منتظرند شرکتی طرح جدیدی را به بازار عرضه کند و آنها با اندکی تغیر و بانام جدید آن را به بازار عرضه نمایند. (داستان طرح بیمه عمر و سرمایهگذاری بیمه کارآفرین).
تعدادی از مدیران بادانش بیمهای و شناخت بازار به ارزش نوآوری در صنعت بیمه آگاهاند اما یا بهاندازه کافی شجاع نیستند و یا هیئتمدیرهای دارند که از دانش بیمهای بیبهره است.
بعضی از مدیران در رابطه با نوآوری هراس دیگری دارند. اگر طرح جدید با موفقیت در بازار عرضه گردد ممکن است اثر عکس بر محصولات قبلی داشته باشد و فروش آن کاهش یابد، حتی اگر فروش طرح جدید همراه با موفقیت باشد.
*تعریف نوآوری در بازارهای پیش رفته
نوآوری درواقع ترکیبی از فعالیتها و فنّاوری است که باعث میشود که حوزه و قلمرو و فرایند فعالیت شرکت بیمه متحول شده و گسترش یابد.
باید گفت در طول صنعت بیمه در جهان پیدایش بیمههای عمر، مستمری، حادثه، درمان، بازنشستگی و انواع پوششهای بیمه اموال و بهویژه سالهای اخیر بیمه سایبری (Cyber Insurance) همان نوآوریهایی بوده که بهمنظور برآورده کردن نیازهای بازارهای تجاری و صاحبان صنایع پدید آمده است تا تجار و صاحبان صنایع با آسودگی خاطر به کار توسعه و گسترش خود پرداخته و ریسکهای ناشناخته ناشی از این توسعه و گسترش را به شرکت بیمه منتقل نمایند.
شرکت بیمه باید به نحوی نوآوری درونسازمانی داشته باشد تا بتواند اطمینان بازار را به خود جلب نماید، یعنی با ارائه یک طرح نو خدمات ویژه و نو هم در رابطه با سرویسدهی آن طرح در شرکت پایهریزی کند.
انجام صحیح و درست سرویسدهی و خدمات در یک شرکت بیمه به مفهوم آن نیست که مدیریت از نوآوری غفلت کند. حتی اگر یک تولید جدید ارزانقیمت که مزایای کمتری در مقایسه با بیمهنامه قبلی داشته باشد به بازار عرضه گردد که کاربرد آن سادهتر و فروش آن آسانتر باشد گروهی خاص از مردم و یا قشرهایی از جامعه هدف که امکان خرید طرحهای گرانقیمت با پوششهای اضافی را ندارند، آن را خواهند خرید.
در بازار امریکا وقتی شما با یک نماینده در رابطه با بیمه درمان صحبت میکنید دهها طرح از شرکتهای مختلف بیمه که متناسب با بودجه شماست به شما عرضه میکند. طرح بیمارستانی، طرح ویزیت دکتر و بعضی از داروهای خاص، طرح دارو باقیمتهای متفاوت و فرانشیزهای متغیر. اینیک بازار زنده و پویاست که شرکتهای فعال در آن برای هر نوع بودجهای طرحی آماده دارند.
با شیوع کرونا شرکتهای بیمه درمان طرح هزینههای درمان کرونا را به بازار عرضه کردند و مورد استقبال قرار گرفت. طرح پوشش هزینههای درمان و بستری در بیمارستان،
این به مفهوم شنا کردن در جهت جریان آب و یک نوع نوآوری در یک بازار ملتهب و با حدود ۴۰۰ میلیون جمعیت نگران بود.
بهتر است بگویم که بیمه گران چه در دنیا و چه در ایران زندانی آمار گذشته و دهههایی هستند که ریسکها و فنّاوری با امروز کاملاً متفاوت بوده است. اگر این زنجیر اسارت پاره شود و بهجای نگریستن به پشت سر، ریسکها با فرایند مدیریت ریسک پذیرفته شود، بیمه گران در توسعه و گسترش بازار موفق خواهند بود.
مردم با خرید بیمه به دنبال ایجاد حریم ایمنی فیزیکی و روحی برای خود هستند تا اطمینان حاصل کنند که خطراتی که زندگی آنها را تهدید میکند تحت پوشش بیمه قرار دارد. از سوی دیگر بیمه گران اشتیاق به عرضه این خدمات مشروط به سودآوری دارند و اینجاست که نوآوری میتواند به دو طرف عرضه و تقاضا کمک کند.
یکی از دلایلی که شرکتهای بیمه تمایلی به هزینه کردن برای طرحهای نو ندارند قوانین نظارتی است. اصولاً بازارهای پیشرفته بر این اعتقادند که غالباً نوآوری ایجاد به همریختی میکند که خوشایند بازارهایی که در آن ناظر و جود دارد نیست.
بسیاری از کارشناسان بیمه در بازارهای پیش رفته به این نتیجه رسیدهاند که مدلهای بیمهای و تولیدات باید آماده دگر گونی برای فرارسیدن موج دوم فنّاوری باشند.
ما در عصر تغییرات و تحولات، یعنی دوران دگردیسی و دگر گونی زندگی میکنیم، بنابراین مدلها و تولیدات حتی دو سال قبل (چه برسد به چند دهه قبل) با افکار نو، رقبای جدید، شیوههای جدید کاری و چالشهای جدید با یک مبارزه جدی روبرو هستند.
بیمه گران در بازارهای پیش رفته هماکنون تحتفشار برای پذیرش تغییراتی قرار دارند که به همراه موج بعدی تغییرات ماکرو و میکرو آنها را تحت تأثیر قرار خواهد داد.
چالشهای جهانی، محلی و صنایع، صنعت بیمه را تحت تأثیر قرار خواهد داد و ریسکهای جدیدی را وارد بازار خواهد کرد و این تقاضا را به همراه میاورد که این ریسکها و مخاطرات جدید باید بهروشنی تحت پوشش بیمه قرار گیرند. رهبران صنعت بیمه باید یا بر این موجسوار شده و آن را مهار کرده و مدلها و پوششهای جدیدی را طراحی نمایند و یا بازار را به رقبا واگذار کرده و خارج شوند.
در فضای پیش رو شرکتهای بیمهای که نتوانند نوآوری جدیدی مانند پوشش دادن به ریسکهای “Telematics را به تولیدات خود بیفزایند سهم خود از بازار را از دست میدهند. شرکت بیمهای که خود را با تغییرات فنّاوری همراه کرده است ماندگاری بیشتری در بازار دارد.
امروزه صنعت بیمه در بازارهای پیشرفته گرفتار یک رقابت نفسگیر شده است و تنها عاملی که بازی کنان صدر را از دیگران متمایز میسازد نوآوری و بدعت است. نوآوری یکی از عواملی است که موفقیت یک شرکت را تضمین میکند. در فضای کسبوکاری که رقبای زیادی محصولات و خدمات مشابه را در بازار عرضه میکنند سرمایهگذاری در نوآوری تبدیل به یک اصل جهانی جهت ماندگاری در بازار شده است.
فنّاوری باعث ایجاد تغییرات و تحولات بنیادی در زندگی ما شده است. شرکتهای بیمه در بازارهای پیش رفته پوشش بیمهای برای اشیا و اموال موجود در اطراف ما را عرضه میکنند و این سؤال در ذهن بسیاری از مردم جوانه میزند که آیا فنّاوری نقش خود را در صنعت بیمه تثبیت کرده و صنعت بیمه متوجه این نیاز شده است؟
تجزیهوتحلیل بازارهای پیش رفته نشان میدهد که بسیاری از شرکتها بخشی از دارایی خود را صرف نوآوری کردهاند که ممکن است بهصورت کارهای پژوهشی (R&D) و یا مشارکتی با سایر شرکتها و یا همکاری باشد.
موردی که باید به آن اشاره کرد این است که بسیاری از شرکتهای بیمه بر این اصل و اعتقاد استوارند که «نوآوری بدون داشتن پوشش حمایتی یک عمل انسان دوستانه و برای حمایت از اقشار جامعه و مصرفکنندگان است».
نتیجهگیری
در حال حاضر صنعت بیمه در حال کمون و رخوت است و آمارهای ارائهشده در جهت توسعه، ناشی از سرمایههای متورم شده است. اتومبیل ۵ میلیونی سایپا ۹۰ میلیون بیمه میشود و بسیاری از واحدهای صنعتی با توجه به ارزش جایگزینی سرمایههای خود را افزایش دادهاند. در بیمههای اموال و آتشسوزی طرحی نو در ۵۰ سال گذشته در بازار دیده نشده، در بیمه عمر در طول ۱۷ سال گذشته از زمان فعالیت بخش خصوصی، غیر از طرح بیمه عمر و سرمایهگذاری بیمه کارآفرین طرح جدیدی وارد بازار نشده است.
برای منازل مسکونی طرح مناسب و قابلاستفاده برای بیمهگذاران وجود ندارد. پوششهای بیمهای برای ابزار و ادوات الکترونیکی مانند کامپیوتر، موبایل جایش خالی است.
چرا بر وجود نوآوری در صنعت بیمه تأکید میشود؟
نوآوری مانند یک پیکان تیزی است که باعث نفوذ در بازار بهویژه در کشورهای ثروتمند میشود. ما در ایران باید گامهای زیر را جهت گسترش و توسعه بیمه برداریم.
••دولت دست از سر شرکتهای بیمه بردارد. در هیچ کجای دنیا دولتها، بخشی از حق بیمه را بهعناوینمختلف از شرکت بیمه دریافت نمیکنند و مالیات هم نمیگیرند. آن بخش از حق بیمه که دولت بهعناوینمختلف بهزور قانون و مصوبه میگیرد میتواند صرف هزینههای نوآوری شرکت بیمه شود.
••مالیات ارزشافزوده را بر دارد تا باری اضافه بر دوش مصرفکنندگان خدمات بیمهای نگذارد. قبول تعهد در زمان بروز ریسک و خطر را چگونه میتوان بهعنوان ارزشافزوده تلقی کرد؟
توصیه میشود قانونگذاران به تعاریفی که از ارزشافزوده میشود بیشتر دقت کنند. صنعت بیمه یک کیک خوشمزه نیست که ارگانهای مختلف که هرکدام ردیف خاص در بودجه کشور دارند سعی در بریدن سهمی بیشتر از این کیک دارند درحالیکه نمیدانند بر اساس محاسبات اکچویری در قبال هر ریسک و با توجه به هزینههای شرکت باید مبلغ معینی حق بیمه دریافت نمود.
••مقام ناظر باید بر صنعت بیمه نظارت کند نه دخالت.
••اعضا هیئتمدیره و مدیران عامل باید تخصص بیمهای داشته باشند زیرا سرمایهدار بودن دلیل بر حاکمیت بر صنعت بیمه نیست.
••مدیریت در شرکتهای بیمه باید بر اصل ثبات نسبی و عملکرد آن مدیر در حوزههای مختلف ارزیابی گردد نه یکشبه یک فرد در هیئتمدیره، بتواند مدیرعامل را عزل کند. این مدیر چگونه قادر به برنامهریزی بلندمدت است؟
••مقام ناظر باید کنترل شرکتها را بر اساس برنامه کسبوکاری که جهت گرفتن مجوز به مقام ناظر عرضهشده در دستور کار قرار دهد.
با آنچه بیان شد بهتر است مقامات مسئول به قضاوت بنشینند که آیا صنعت بیمه کشور منطبق با نیازهای کشور و مردم حرکت کرده است؟
بنده بهعنوان یک کارشناس و مدرس که ۵۰ سال در صنعت بیمه از دور و نزدیک فعالیت داشتهام بر این اعتقادم که نوآوری در صنعت بیمه ما مرده و فراموششده است.
هادی دستباز/ پیشکسوتو مدرس صنعت بیمه
دیدگاهتان را بنویسید