مدیریت ریسک در بیمه های زندگی
عنوان: مديريت ريسك پزشكي در بيمه هاي زندگي
چكيده:
امروزه رشته هاي مختلف بيمه اي خصوصاً در بيمه هاي اشخاص توسعه يافته است. بيمه گران به منظور حمايت مالي درصورت فوت يكي از اعضاي خانواده خصوصاً سرپرست خانواده
ها به ارائه بيمه هاي زندگي براي افراد برآمدند. همچنين بيمه زندگي به صورت بيمه عمر و پس انداز توسط بيمه گران به منظور پس انداز در كنار اخذ پوشش بيمه اي
به فروش مي رسد.
ريسك موجود در بيمه هاي زندگي، فوت بيمه شده مي باشد و لزوم مديريت آن، بيمه گران را به كسب مزيت رقابتي نائل مي سازد.
مراحل اين تحقيق شامل تعريفي از ريسك، مديريت ريسك و اهميت آن در بيمه هاي عمر، ريسك هاي پزشكي كه منجر به فوت انسان مي شود و ارائه راهكارهايي به منظور كنترل
ريسك ها مي باشد.
مقدمه :
رشد اخير علاقه، درك و فهم و مهارت فني در زمينه تحليل و ارزيابي ريسك بر افزايش اهميت مديريت ريسك موثر بوده است. پرهيز كردن از ريسك و عدم اطمينان كار چندان
مشكلي نيست، بلكه مشكل درك و كنترل ريسك و كاهش دادن عدم اطمينان تا سطح مورد قبول در وضعيت مشخصي است.
بيمه يكي از اصلي ترين ابزارهاي مديريت ريسك است كه در حيات اقتصادي، اجتماعي و سياسي كشورها نقش مهمي ايفا مي كند. رشد اقتصادي در سراسر جهان نيز بر اهميت نقش
بيمه افزوده است.
آمارهاي بدست آمده از علل مرگ و مير در دنيا، بيمه گران را در كنترل ريسك هاي قابل كنترل درخصوص فوت بيمه گذاران كمك مي كند. اين مقاله مي كوشد به شناسايي ريسك
هاي پزشكي در بيمه هاي زندگي پرداخته و با استفاده از مشاور پزشك معتمد بيمه گر، پيشنهاداتي درخصوص كنترل آنها ارائه دهد. و اميد است با انتخاب درست ريسك توسط
بيمه گران توسعه اين رشته در آينده افزايش يابد.
شرح مقاله :
مقصود از ريسك معمولا اشاره به خطرهايي است كه افراد در هر زمان ممكن است به طور عيني در معرض آنها قرار گيرند. همچنين ريسك بعنوان تفاوت در نتايجي كه در يك
دوره معين مي توانست رخ دهد تعريف مي شود. اگر فقط امكان وقوع يك پيشامد وجود داشته باشد تفاوت و بنابراين ريسك آن صفر است، اگر امكان وقوع پيشامدهاي بسياري
وجود داشته باشد ريسك صفر نيست.
ريسك بعنوان شانس وقوع خسارت يا آميزه اي از خطرها نيز تعريف شده است. (اوترويل، 2001)
مأخذ محاسبه تمامی قراردادهای بیمه و بیمه عمر، موضوع ریسک و برآورد میزان آن است ـ که بر حسب شدت و تواتر آن ـ بر سرنوشت قرارداد اثرگذار بوده و از این رو،
بررسی میزان آن در قرارداد و تعیین حق بیمه بر اساس آن از اهمیت به سزایی برخوردار است.
ریسک دلیل وجودی بیمه است و بدون ریسک، بیمه مفهومش را از دست میدهد. در جامعهای که ریسک وجود نداشته باشد، بیمه نیز وجود نخواهد داشت.
گاروي در سال 2008 ريسك را اين چنين تعريف مي كند: ريسك رويدادي است كه اگر رخ دهد، بر توانايي پروژه در رسيدن به اهدافش تاثير مي گذارد.
در تعريف ديگري، ريسك انحراف در پيشامدهايي است كه مي توانند در طول يك دوره مشخص در يك موقعيت معين اتفاق بيافتند. (ويليامز و هاينز، 2001)
ریسک مورد توجه بیمه، به مفهوم احتمال وقوع حادثه است. مطابق این مفهوم، ریسک، واقعهای است اتفاقی و احتمالی که منشأ ایراد خسارت خواهد بود.
پس مي توان مشخصات ريسك را به موارد زير خلاصه كرد:
اتفاقی بودن
واقعی بودن
غیرقابل احتراز بودن
زیانبار بودن
ناظر به آینده بودن
ريسك در بيمه هاي زندگي:
بيمه عمر يك قرارداد خصوصي ميان بيمه گذاران و بيمه گران است و جهت حفاظت مالي بيمه گزاران در صورت حيات و حمايت مالي ذينفعان در صورت فوت طراحي شده است. جهت
محاسبه حق بيمه، بيمه گران از اطلاعاتي همچون سن، جنسيت، وضعيت سلامتي و سبك زندگي به همراه اطلاعاتي در خصوص تاريخچه سلامتي خانوادگي متقاضي استفاده مي كنند.
پس از آن بيمه شدگان در گروههايي متشكل از افراد با ريسكهاي مشابه قرار داده مي شوند. در نتيجه به دليل ماهيت بيمه عمر ، فرآيند بيمه گري ميان افراد بر اساس
شاخصه هاي فردي و خانوادگي تمايز ايجاد مي كند. بنابراین، بیمهگر در انتخاب ریسک دقت میکند که انتخاب اصلح صورت پذیرد. ( لمنز و همكاران 2004)
ارزیابی ریسک البته در هر یک از بیمههای زندگي متفاوت است و راههای تحصیل آن در هر یک متفاوت است. در بیمههای عمر، حق بیمه بر اساس جدول مرگ و میر محاسبه میشود
که برای ریسکهای نرمال است. از آنجا که مدت قرارداد بیمهی عمر طولانی است و انتخاب نیز فقط یک بار در ابتدای قرارداد انجام میگیرد، بیمهگر باید در انتخاب ریسک
دقت کند. چون ممکن است وضعیت سلامت شخص بیمه شده تغییر کند و خطر تشدید شود. این انتخاب ریسک، به خصوص در بیمههای عمر در صورت فوت بیمه شده از درجه اهمیت بالایی
برخوردار است. چون بیمهشدهای که از آینده خود نگران است، ممکن است به فکر تهیه بیمهنامه افتاده باشد، در حالی که در بیمههای به شرط حیات، این امر منتفی است.
بنابراین بیمهگر باید دقت کند تا از صدور بیمهنامههایی که ممکن است با قصدِ سوء و اغفال بیمهگر همراه است خودداری کند.
علاوه بر بیمهگر، واسطههای بیمه (نمایندگان و کارگزاران) نیز باید از نحوهی فروش و انتخاب ریسک در بیمههای عمر، آموزشهای لازم را دیده باشند و به بیمهگر در ارایه
اطلاعات کافی برای ارزیابی ریسک کمک کنند.
توانایی پیش بینی بیماریهای مزمن و مرگ و میر می تواند نقش مهمی در بهبود بیمه گری بیمه های زتدگی و تجزیه و تحلیل ريسك و اکچوئری داشته باشد. در دهه های اخیرفروش
بیمه های زندگی بسیار رقابتی شده است و برای موفقیت در این بازار مدیریت ریسک بهتر و بیمه گری بهبود یافته ضروری است.
مديريت ريسك :
به جرأت بايد گفت آينده بازار بيمه از آن موسسات بيمه اي است كه در استراتژي هايشان استفاده حداكثري از اين علم رادر سازمان خود نهادينه نموده باشند و محور كليه
فعاليت هاي عملياتي و غير عملياتي آنها مهندسي و مديريت ريسك هاي استاتيك و ديناميك بصورت سازمان يافته ، هوشمند و سيستميك مي باشد؛ چه در قالب ريسك پروژه ها
و در قالب ريسك هاي مالي ، سرمايه گذاري و منابع انساني؛ علي ايحال در آينده اي نه چندان دور بدون در اختيار داشتن اين تفكر امكان فعاليت و كسب مزيت هاي رقابتي
فراهم نمي گردد. بنابراين قطعاً آينده رهبري و مديريت بازار بيمه و ايجاد ارزش افزوده شركت هاي بيمه متعلق به مديران ريسك خواهد بود.
مديريت ريسك فرآيند شناسايي، ارزيابي و كنترل ريسك هاي اتفاقي بالقوه اي است كه مشخصاً پيشامدهاي ممكن آن، خسارت يا تغيير در وضع موجود مي باشد. (ويليامز و هاينز،
2001)
در تعريف ديگري، مديريت ريسك فرآيندي است شامل تعريف و شناسايي ريسك، ارزيابي ريسك و مراحل كاهش ريسك به منظور رسيدن به سطح قابل قبول ريسك. (استانبوردر و ديگران،
2002)
بيمه يك ابزار عمده انتقال در مديريت ريسك است، بيمه هاي خصوصي و دولتي نقشي حياتي در مديريت ريسك و در زندگي اقتصادي، اجتماعي و سياسي مردم بازي مي كنند.
شايد بتوان دانش مديريت ريسك را به عنوان لبه علوم جديد مديريت كه تا بحال در صنعت بيمه بدليل حاكم بودن نظام تعرفه و مديريت دولتي مهجور واقع شده، تلقي نمود.
متأسفانه تا كنون در كشور ما استفاده از آن بصورت بهينه ومبناي عمليات بيمه گري علمي نبوده و نهايتاً بصورت تجربي و محدود اين شيوه به خدمت گرفته شده است.
کارشناسان خبره مدیریت ریسک در بیمه های اموال، با دریافت اطلاعات مورد بیمه و خطرات موضوع بیمه در پيچيده ترين ريسك ها، شرایط لازم برای پذیرش ریسک را به بیمه
گذار و بیمه گراعلام نموده و ضمن تعیین دستوراتی برای کنترل ریسک و مستثنی نمودن برخی خطرات وقوع احتمالی خطر را تخمین زده وبرای آن شرایط خاص به بیمه گران
توصیه می نمایند وبیمه گران با مطالعه وبررسی گزارش آن ها، نرخ وشرایط بیمه گری را با توجه به محاسبات خاص آکچوئری اعمال می نمایند.
فرآيند مديريت ريسك:
گام اول: شناسايي خطر( يا ريسك)
شايد يكي از مهمترين وظايف مديريت ريسك فرآيند شناسايي باشد. ناتواني در زمينه شناسايي يك يا چند پيشامد بالقوه ممكن است به ورشكستگي مالي منجر شود. مهم آن است
كه بتوان وجود مشكل را قبل از اين كه تحقق يابد پيش بيني كرد ،اما روش علمي يا رويكرد سيستماتيك براي فرايند شناسايي وجود ندارد. در نهايت، ممكن است ريسك هاي
متعددي ناشناخته بمانند. در خصوص فرآيند شناسايي، رويكردهاي متعددي پيشنهاد شده اند كه بيشتر آنها بر ارزيابي ويژگي هاي عملياتي بنگاه تاكيد مي ورزند. انجمن
هاي مديريت ريسك ، موسسات مشاوره مديريت و شركت هاي بيمه ،ليست بررسي ريسك هاي بالقوه را توسعه داده اند كه عمدتاً بر اساس رويكرد پرسشنامه اي تنظيم شده اند.
در رويكرد پرسش نامه اي ، بازرسي معمولاً يك مكمل ضروري است.
گام دوم: اندازه گيري ريسك
وقتي كه ريسك ها شناسايي شدند، مدير ريسك بايد آنها را ارزيابي كند. فرآيند ايجاد داده ها ،همان اندازه گيري ريسك است. اين يعني سنجش اندازه بالقوه خسارت و
اين كه احتمال وقوع آن چقدر است. داده هاي مورد نياز ،مربوط به دو بعد از ريسك است:
1- فراواني پيشامدها
2- شدت خسارت هايي كه رخ خواهد داد.
اطلاعات با هدف توصيف يك پديده، ارزيابي و پيشگيري جمع آوري مي شود. معمولاً مطلوب آن است كه داده ها از طريق مهيا كردن توزيع هاي فراواني خلاصه شوند. ارائه
داده ممكن است اطلاعات خيلي مفيدي از علت ها يا نتيجه يك پديده نشان دهد.
مشكلي كه در فرآيند ارزيابي وجود دارد اين است كه حادثه ممكن است به ايجاد هزينه هاي مستقيم يا غيرمستقيم منجر شود. خسارت هاي مستقيم شامل هزينه هاي مالي مستقيم
مربوط به 1.اموال در معرض خطر 2.مسئوليت در معرض خطر و 3.افراد در معرض خطر است و خسارت هاي غيرمستقيم در پي خسارت هاي مستقيم ايجاد مي شوند.
گام سوم: ارزيابي ريسك
داده هاي مربوط به فراواني و شدت خسارت چيزي فراتر از شناسايي خسارت هاي مهم را انجام مي دهند. اين داده ها در تعيين روش برخورد با وضعيت نيز بسيار مفيدند. هدف
هاي ارزيابي ريسك اين است كه ميزان جدي بودن ريسك تعيين و معلوم شود كه آيا افراد در معرض آن قرار دارند يا جامعه. يك جنبه از اندازه گيري ريسك به اين فرض اساسي
مربوط مي شود كه توانايي پيش بيني تحقق ريسك تا حد زيادي به كميت و قابل اطمينان بودن اطلاعات در مورد پديده تحت بررسي وابسته است. با وجود اين ، در برخي موارد
منحصر به فرد بودن وضعيت به نحوي است كه اندازه گيري و بنابر اين ارزيابي ريسك را مشكل مي كند.
گام چهارم: كنترل ريسك
خواه بنگاه تصميم گرفته باشد كه ريسك را قبول كند يا نه ، بنگاه دو احتمال را نيز بايد در نظر بگيرد: 1- كاهش فراواني پيشامد و 2- كاهش شدت خسارت هايي كه حادث
خواهند شد. بايد به نفع بالقوه حاصل از كنترل ريسك در مقابل هزينه ها وزن داده شود. اگر نفع مورد انتظار برابر يا بيشتر از هزينه نباشد بهتر است كه بنگاه در
آن فعاليت وارد نشود. اگر كاهش هزينه هاي مستقيم و غيرمستقيم قابل تخمين باشد، لزوماً منافع مورد انتظار بلند مدت ( مانند كاهش عدم اطمينان ، بهبود درك عمومي
يا درك مصرف كنندگان و افزايش روحيه و كارايي كاركنان ) ضرورتاً قابل اندازه گيري نيست.
مهم اين است كه به هزينه نهايي كاهش ريسك توجه شود،زيرا با كاهش ريسك هزينه نهايي افزايش مي يابد. معيار معمول مورد استفاده براي تصميم گيري به سطح ريسك ” قابل
قبول ” بستگي دارد و بايد “به همان پاييني بهترين تكنولوژي قابل اجرا” يا ” به همان پاييني بهترين تكنولوژي در دسترس “باشد. ” حد تغيير صفر ” دلالت بر اين
دارد كه ريسك قرار است مستقل از هزينه كاهش يابد.
اقدام هاي كنترل ريسك و خسارت به روش هاي مختلف و بسته به موارد زير طبقه بندي مي شوند:1 – اقدام هاي پيشگيري از خسارت هستند يا كاهش خسارت 2- علت يا محل استقرار
ريسك 3- زمان بندي حادثه
برنامه هاي پيشگيري از خسارت براي كاهش يا حذف احتمال خسارت يعني فراواني ريسك است. امكان خسارت هرگز به طور كامل قابل حذف نيست اما براي كاهش پيامدهاي ريسك
رويكرد مهمي است . فعاليت هاي پيشگيري از خسارت، برنامه هاي ايمني، اداره آتش نشاني ،نيروهاي ارتش و پليس چند نمونه از فعاليت هايي است كه براي پيشگيري از
ريسك انجام مي گيرد.
برنامه هاي كاهش ريسك براي كاهش شدت خسارت است. بر طبق زمان بندي حادثه ، مرحله پيشگيري از خسارت قبل از حادثه انجام مي گيرد، در حالي كه كاهش خسارت در طول دوره
حادثه يا بعد از آن صورت مي پذيرد. برنامه هاي اضطراري اغلب براي توسعه شيوه هايي است كه اقدامات بعد از خسارت را گوشزد مي كنند و موجب كاهش احتمالي آتي آسيب
ديدگي و مرگ اشخاص و خسارت اموال مي شوند.
برنامه هاي كنترل ريسك اساساً براي برخورد كردن با موارد زير طراحي مي شود:
1- محافظت از اموال : محافظت از همه اموال فيزيكي شركت
2- ايمني و سلامت افراد: پيشگيري از آسيب ديدگي و حفظ سلا مت همه كاركنان
3- ايمني توليد: طراحي، توليد و توزيع فراورده هاي سالم براي مصرف عمومي
4- حفاظت محيط زيست:حذف يا كاهش آلودگي و آب و دفع مواد زايد
مديريت ريسك پزشكي در بيمه هاي زندگي:
مدیریت ریسک پزشکی یک ابزار مهم جهت به کار بستن استراتژی انتخاب ریسک می باشد.هم پزشکان و هم تصمیم گیرندگانی که پزشک نیستند نقش مهمی در مدیریت ریسک پزشکی
دارند. شرکتهای بیمه ملزم به شناسایی ، تجزیه و تحلیل ، راهکارهای مدیریت و کاهش ریسک می باشند. ( بتيستا و همكاران،1989)
در مورد بیمه های عمر احتمال وقوع خطر فوت بیمه شده جزء سوالات اولیه¬ی پذیرش ریسک توسط بیمه گر است و بیمه گران با دریافت پرسشنامه سلامتي، انجام معاینات
توسط پزشک معتمد خود، دریافت نتایج آزمایشات پزشکی و سایر اقدامات تشخیصی تلاش می نمایند تا حد زیادی از سلامت بیمه شده و قطعی نبودن خطر فوت فرد متقاضی بیمه
در اثر موارد قابل تشخیص (دردوره بیمه¬) اطمینان حاصل نمایند. مي توان گفت فرق عمده بيمه هاي عمر با دیگر انواع بیمه در این است که احتمال وقوع خطر موضوع بیمه
حتمی است ولی زمان آن مشخص نیست وهیچ کس نیزتاکنون نتوانسته زمان فوت ویا مدت حیات انسان را تعیین نماید. لذا مدت بيمه نامه فرد متقاضي تاثير زيادي در پذيرش
ريسك آن دارد.
وظیفه حقوقی متقاضی بیمه عمر در خصوص افشای اطلاعات ، پیامدهای مهمی جهت بیمه گری بیمه های اشخاص دارد. بیمه گر می تواند از متقاضیان اطلاعات زیادی جمع آوری
کند و تصمیم بگیرد که تحت چه شرایطی آن ریسک را قبول کند. اطلاعات سلامتی به این خاطر جمع آوری می شوند که نشان می دهند که ویژگیهای خاص افراد بر احتمال وقوع
خطرات موضوع بيمه در آینده تاثیر گذار است.
بیمه گر اطلاعات در خصوص سلامتی را با توجه به سوالاتی که در فرم پیشنهاد پرشده اند جمع آوری می کند. سوالات مرتبط به سلامتی که توسط بیمه گران پرسیده می شود
با توجه به نوع بیمه نامه متفاوت است اما معمولا” شامل سوالاتی در خصوص سلامتی، وضعیت جسمانی، سبک زندگی، نتایج آزمایشات پزشکی و تاریخچه سلامتی هر فرد است.
اطلاعات بیشتردر خصوص سلامتی ممکن است در دو مورد مورد نیاز باشد. 1)در صورتی که میزان پوشش مورد تقاضا از حد بیمه گری تجاوز کند. شرکتهای بیمه معمولاٌ با حد
بیمه گری خاصی فعالیت می کنند . حدهای بیمه گری متغیرهای متعددی همچون مبلغ بیمه شده، مدت بیمه نامه، سن و اطلاعات بیشتر ( مانند چکاپ توسط یک پزشک عمومی و
یا متخصص ) را در نظر می گیرند.
2) متقاضی ممکن است وضعیت پزشکی کنونی و یا گذشته خود را که نیازمند بررسی های بیشتر است از طریق پرسشنامه ، گزارش پزشک و یا آزمایش پزشکی افشا کند.
گروههایی که بر مبنای آنها ریسکها طبقه بندی می شوند ممکن است در طول زمان تغییر یابند و ممکن است این امر به دلیل تحولات اجتماعی باشد.بدین ترتیب که برای سالیان
طولانی ، سن تنها عامل غیر پزشکی بود که در بیمه گری مورد توجه قرار می گرفت. ارتباط میان سن و ریسک کاملاً مشخص است. با افزایش سن نرخ مرگ و میر افزایش می
یابد و به تناسب امید به زندگی کاهش می یابد. در طول سالیان، جنسیت یک فرد و عادتهای سیگار کشیدن به عنوان عوامل طبقه بندی اضافه شدند و اطلاعات موجود رابطه
قطعی را میان آن شاخصه ها و خسارتهای متعاقب نشان داده است. جهت طبقه بندی ریسکها باید آنها را در گروههای یکنواخت قرار دهیم و در همین گروهها نیز تفاوتهایی
در مرگ و میر و یا بیماری مورد انتظار وجود دارد. به غیر از معیارهای اولیه طبقه بندی که در بالا ذکر شد وضعیت پزشکی مهمترین عاملی است که جهت طبقه بندی ریسک
در نظر می گیرند. عوامل پزشکی به خصوص هنگام ارزيابي سلامتي متقاضیان مسن که ممکن است وضعیت سلامتی خوبی نداشته باشند مهم است. بیمه گران باید کلیه وضعیت های
پزشکی که ممکن است در شدت ، علائم و درمان متفاوت باشد را یکپارچه کنند و به صورت اضافه نرخ محاسبه کنند. این اندازه گیری اجازه می دهد که هر متقاضی در یک سطح
کلی ریسک قرار گیرد که معمولاً بر پایه سیستم نرخ گذاری عددی است. بسیاری از عوامل هنگام تعیین ریسک مرگ و میر نقش دارند. افرادی که با توجه به سنشان در طبقه
استاندارد قرار می گیرند یک معیاری را جهت اندازه گیری طبقه غیر استاندارد فراهم می کنند. به گروه معیار نرخ 100 درصد مرگ و میر مورد انتظار را می دهند. سپس
عوامل ریسکهای متفاوت که از استانداردهای معیار متفاوت باشند با توجه به گروه استاندارد ارزش عددی خاصی می گیرند. عوامل دیگری همانند وضعیت سلامتی و تاریخچه
پزشکی متقاضی وجود دارد. همچنین طبقه خطر شغلی نیز بر شرایط ارائه بیمه نامه تاثیر دارد. به همین دلیل بیمه گران به دنبال اطلاعاتی در خصوص سلامتی و تاریخچه
پزشکی متقاضی قبل از پذیرش ریسک بیمه های زندگی و یا درمان هستند. افشای اطلاعات مهم ستون اصل حد اعلای حسن نیت است که بیمه عمر بر آن بنیان نهاده شده است.
انتخاب عاملي است كه جهت قبول كردن يا نكردن يك درخواست انجام مي شود. فرضيات در خصوص مرگ و مير و ساير عوامل و اهدا ف فروش شركت نيازمند انتخاب اصلح مي باشد
اداره عمر در هنگام ارائه بيمه نامه استانداردهاي خاصي را در نظر مي گيرد و تنها افرادي كه شرايطشان با استاندارد تطابق دارد پذيرفته مي شوند. اين استانداردها
ممكن است توسط آزمايشات پزشكي يا مجموعه اي از سوالات مندرج در فرم پيشنهاد جهت تعيين وضعيت سلامتي و يا هر دو صورت گيرد. در نتيجه افرادي كه انتخاب مي شوند
مرگ و مير كمتري را نسبت به افراد همسن در ميان جمعيت عمومي تجربه مي كنند . سهم چشمگیر متقاضیان بر پایه پاسخ به سوالات فرم پیشنهاد پذیرفته می شوند و در صورتی
که سطح پوشش مورد تقاضا از یک حد خاص فراتر رود متقاضی باید تحت آزمایش قرار گیرد و هر چه قدر که سن بالاتر می رود انجام آزمایشات ضروری تر است در صورتی که
مبلغ بیمه شده بالا باشد ممکن است آزمایشات اضافی همچون تست ورزش و عكس راديولوژي قفسه سينه لازم باشد. در صورتی که اطلاعات به دست آمده قابل توجه نباشد متقاضی
بر اساس شرایط استاندارد جهت گروه ریسک مناسب پذیرفته می شود و در غیر اینصورت باید موارد ذیل را مورد توجه قرار داد:
آیا انحراف از گروههای ریسک استاندارد به اندازه کافی کم است که با این وجود شرایط استاندارد قابل ارائه مي باشد
آیا با حق بیمه اضافی ریسکها پذيرفته مي شوند و یا در صورت پذیرش دستخوش استثنائات خاصی مي شوند
آیا پذیرش ریسک باید به تعویق بیافتد .
آیا درخواست باید رد شود.
شرکتهای بیمه ممکن است علاقمند باشند که از اطلاعات ژنتیک جهت بیمه گری یک درخواست بیمه عمر استفاده کنند. این بدین دلیل است که انواع خاصی از اطلاعات ژنتیک
درباره یک فرد و یا خانواده اش ممکن است اطلاعاتی در خصوص وضعیت سلامتی کنونی و یا آینده فرد متقاضی فراهم کند که بر احتمال ادعای خسارت بیمه گذار تحت این بیمه
نامه تاثیر دارد. بیمه گران ممکن است که از متقاضیان بخواهند که اطلاعاتی در خصوص ژنتیک را از طریق یک تست ژنتیک و یا تاریخچه پزشکی خانوادگی آشکار کنند.
یک راه این می باشد که به شرکتهای بیمه اجازه دهند که یک لیست سالانه از تست های ژنتیک مورد تائید را در بیمه گری تهیه کنند. گواهی هایی جهت آزمایشگاههای تست
ژنتيك صادر می شوند و یک دکتر که مجوز اتخاذ تصمیمات بیمه گری و یا نظارت باشد (پزشك معتمد بيمه گر) تصمیماتی در خصوص صدور بیمه نامه اتخاذ می کند.سابقه خانوادگی
به تنهایی منتهی به شرایط پذیرش نامناسب جهت ریسکهای زندگی نمی شود. به عنوان مثال در صورتی که متقاضی سابقه بیماری قلبی دارد ، سابقه قبلی در کنار عوامل دیگر
همانند ساختار بدن و سیگاری بودن در تصمیم گیری بیمه های زندگی تاثیر دارد. در خصوص بیماریهای خاص سابقه خانوادگی نقش اساسی دارد. (راتسين،2004)
معمولاً سوالاتی که در خصوص تاریخچه پزشکی خانوادگی پرسیده می شود این است که آیا اعضای درجه یک خانواده که شامل پدر، مادر، برادر یا خواهر ( چه در قید حیات
، چه متوفی ) از بیماریهای قلبی ، سکته مغزی ، فشار خون بالا، دیابت ، سرطان و یا سایر بیماریهای مشابه رنج می برند. اطلاعات پزشکی خانوادگی به عنوان ابزاری
جهت ارزیابی طول عمر و احتمال این که فرد وضعیت مشابه و یا به ارث برده را در آینده تجربه خواهد کرد به کار می رود.
انواع ريسك هاي پزشكي موثر در بيمه هاي زندگي:
همانگونه كه گفته شد ريسك در بيمه عمر وقوع خطر فوت انسان است بنابراين بايستي عوامل موثر در فوت انسان مورد بررسي قرار گيرد. بدين منظور مي توان از آمارهاي
مرگ و مير سود جست. براساس اطلاعات آماري در گزارش National Vital آمريكا در سال 2011 ، علل مرگ و مير در جدول زير نشان داده شده است.(كنت و ديگران، 2011)
سن: با افزايش سن، احتمال مرگ افزايش مي يابد. اين گزارش نشان مي دهد در سال 2009، بيشترين سن مرگ و مير در افراد 85 ساله و بالاتر اتفاق افتاده است. تا 55 سالگي
وضعيت به همين منوال است.
آمار نشان مي دهد تعداد فوت كودكان زير 1 سال، از افراد 54 ساله بيشتر است و اين فرضيه افزايش احتمال مرگ با افزايش سن را نقض مي كند. احتمال دارد بدليل كاهش
قدرت ايمني بدن كودكان و بيماريهاي مادرزادي، مرگ در اين سن اتفاق مي افتد.
در جاي ديگر مرگ كودكان 1 تا 4 سال است كه بيشتر از افراد 5 تا 14 سال اتفاق ميافتد.. در جداول زير آمار مرگ و مير گوياي اين مطلب درخصوص مردان و زنان آمريكايي
است.
بيماريهاي منجر به فوت:
مهمترين بيماري هايي كه منجر به مرگ و مير در ايران و جهان مي شوند به شرح زير مي باشند:
بيماريهاي قلبي عروقي
به گزارش سايت جهان یک گزارش مطالعاتی در دانشکده بهداشت دانشگاه تهران که به بررسی علل مرگ و میر در ایران پرداخته است،نشان می دهد که حدود 35 تا 40 درصد از
مرگ و میر ها در ایران ناشی از بیماریهای قلبی و عروقی است.
شايعترين علت مرگ و مير در ايران و جهان بيماريهاي قلبي است. در سال ۲۰۰۲، 4/28 درصد از علل مرگ و مير مردان آمريکايي بر اثر اين عارضه بوده است. از آنجا
كه اين عارضه در مردان معمولاً ۱۰ الي ۱۵ سال زودتر از زنان شروع ميشود، مرگ و مير در جنس مذکر در سنين پايينتر اتفاق ميافتد
طبق بررسيهاي انجامشده فشارخون بالا، کلسترول، اضافه وزن، عدم تحرک، مصرف ناکافي سبزي و ميوه و مصرف دخانيات به ترتيب نقش بيشتري در ابتلا به بيماريهاي قلبي
داشتهاند. به اين ترتيب خطر بيماریهاي قلبي با اتخاذ شيوه صحيح زندگي و در مواردي درمان مناسب ميتواند به ميزان زيادي کاهش يابد
بنا به گفته دکتر حسین حسنی عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس، ناسالم بودن70 درصد روغنهای خوراکی کشور، نداشتن الگوی تغذیهای صحیح 60 درصد ایرانیان، عدم
تحرک فیزیکی کافی 69 درصد ایرانیها و اضافه وزن 43 درصد افراد بالای 15 سال، عامل اصلی تشدید بیماری های قلبی در کشور است. (به نقل از سایت پزشکان ایرانی)
سوتیریوس پراپاس رییس انجمن جراحان قلب تاکید کرد که یکی از علتهای اصلی افزایش موارد بیماریهای قلبی، غذاهای چرب و غنیشده است که در ایران بهدلیل داشتن
چربی بالا، غیراستاندارد هستند. مصرف کم میوه و سبزی، چاقی، عدم فعالیت، مصرف دخانیات، دیابت، فشارخون و کلسترول بالا، هفت عامل خطرساز بیماریهای قلبی و عروقی
اعلام شدهاند.
به این ترتیب 5/18 تا 20 درصد مردم ایران مبتلا به فشار خون هستند.
بیشترین بار بیماریها در ایران به بیماریهای قلب و عروق اختصاص دارد که 85 درصد موارد بروز آن با اقداماتی مانند ورزش، ترک سیگار، اصلاح تغذیه و … قابل کنترل
است. همچنین 69 درصد ایرانیها تنبل بوده و تحرک فیزیکی کافی ندارند که 22 درصد بیماریهای قلبی نیز به دلیل کم تحرکی است.
سرطان
سومين علت مرگ و مير در ايران سرطانها هستند. برطبق آمار وزارت بهداشت و درمان کشورمان، شايعترين سرطان در مردان ايراني سرطان پوست و سپس معده، مثانه، پروستات،
روده، مري، خون و ريه است. در حالي که در آمريکا و اروپا شايعترين سرطان در مردان سرطان ريه، پروستات و روده است.
سرطان پوست ميتواند به دليل محافظت نشدن پوست از تابش خورشيد يا به طور ثانويه بر اثر ساير سرطانها ايجاد شود. رژيم غذايي نامناسب ميتواند عاملي براي سرطانهاي
دستگاه گوارش و دستگاه ادراري تناسلي باشد. همين طور سيگار در ۹۰ درصد موارد، عامل مرگوميرهاي ناشي از سرطانهاي دستگاه تنفسي است
سکته مغزي
چهارمين علت مرگومير در دنيا سکته مغزي است. در آمريکا در سال ۲۰۰۲ ،۶۲.۶۲۲ نفر بر اثر سکته مغزي فوت کردهاند. اين عارضه با اينکه به طور مساوي در بين زنان
و مردان بروز ميکند ولي برعکس ساير علل نامبرده در مردان پيشآگهي بهتري دارد. از عواملي نظير سابقه خانوادگي، سن و نژاد که بگذريم، ساير عوامل زمينهساز
مثل فشار خون بالا که بر اثر استرس زياد، سيگار کشيدن يا مرض قند ايجاد ميشود، قابل پیشگیری هستند.
بيماري هاي انسدادي و مزمن ريه
پنجمين عامل مرگومير در بين مردان آمريکايي، بيماريهاي مزمن انسدادي ريه است. اين عارضه بيشتر به صورت آمفيزم (حالتي که ريه خاصيت ارتجاعي خود را از دست ميدهد)
يا برونشيت مزمن که ناشي از التهاب مزمن لولههاي تنفسي است بروز ميکند. عامل اصلي اين بيماري سيگار است. درواقع سيگار ۷۰ درصد مرگهاي ناشي از اين عارضه را
ايجاد ميكند. اين بيماري با ابتلا به سرطان ريه نيز ارتباط دارد
بيماري قند
ششمين عامل مرگ و مير در بين مردان آمريکايي بيماري قند است. گفته ميشود که اين بيماري در ايران شانزدهمين رتبه را در بين علل مرگومير دارا است. از آنجا که
الگوي ابتلا به بيماريها از بيماريهاي واگير به بيماريهاي غير واگير در تغيير است، پيشبيني ميشود بيماري قند، در آينده نه چندان دور، يکي از معضلات سلامتي
در ايران شود. همچنين بررسيها نشان ميدهند كه ۲۰ درصد جمعيت تهران، بدون اينکه در آزمايش قند خون ناشتا مشکلي داشته باشند، تست تحمل قند خون مختل دارند.
عامل خطرزا براي بيماري قند، چاقي به خصوص در ناحيه شکم است و تقريباً ۸۰ درصد از افرادي که بيماري قند دارند، دچار اضافهوزن يا چاق هستند. عوارض شايع در بيماران
قندي مشکلات قلبي – عروقي و سکته مغزي است. اين عوارض در بيماران قندي ۲ تا ۴ برابر کشندهتر است زيرا درمانهاي دارويي براي عوارض قلبي- عروقي در اين بيماران
مؤثر واقع نميشود. نکته خطرآفرين آن است که يکسوم از مردان مبتلا، از وجود آن بيخبرند و خيلي از آنها تا زماني که عوارضي نظير ناتواني جنسي، صدمات عصبي
(به طور مثال درد يا بيحسي در پاها يا دستها)، مشکلات بينايي و بيماريهاي کليوي بروز نکند، از وجود بيماري قند بياطلاع هستند
عفونتهاي ريوي
هفتمين علت مرگ و مير در مردان جهان سل، ذاتالريه و آنفلوانزا است. اين عفونتهاي ريوي به خصوص افرادي را که مبتلا به بيماريهاي مزمن انسدادي ريه نظير برونشيت
يا آسم هستند و افراد سيگاري را تهديد ميکند. مرگ بر اثر اين عامل هنگام ضعف سيستم ايمني (نظير ايدز يا مصرف کورتن)، ديابت و بيماريهاي قلبي، افزايش مييابد.
انجام واكسيناسيون در بدو تولد عليه بيماري سل، گرچه از سل مننژيتي و سل ارزني پیشگیری ميكند، اما تأثيري بر ميزان شيوع و بروز انواع ديگر سل نظير سل ريوي
يا خارج ريوي (مثل سل تناسلي) ندارد. از آنجا كه ميزان شيوع بيماري آنفلوانزا در ايران زياد نيست و در ضمن واكسن تنها براي يكسال ايمني ايجاد ميكند، به طور
معمول در ايران واكسيناسيون عليه اين بيماري صورت نميپذيرد.
بيماريهاي کليوي
نارسايي کليه نهمين علت مرگ در بين مردان آمريكايي است كه در سال ۲۰۰۲ موجب مرگ ۱۹.۶۹۵ نفر از آنان شده است. اين عارضه اغلب جزء عوارض ديابت يا فشارخون بالا
است، بنابراين کنترل ديابت و فشارخون بالا ميتواند از نارسايي کليوي جلوگيري يا پيشرفت آن را آهسته کند. از ديگر دلايل نارسايي کليه استفاده زياد از داروهايي
نظير آسپرين، ايبوپروفن، ادويل و ساير مسکنهاي رايجي است که براي کليه سمي هستند
سيروز و بيماريهاي مزمن کبدي
در سال ۲۰۰۲، دهمين علت مرگ در بين مردان آمريکايي بود در همين سال تعداد ۱۷.۴۰۱ مرد بر اثر بيماري کبدي مزمن و سيروز از بين رفتند. علت اصلي آن الکليسم است
که صدمات زيادي بر روي مردان ايجاد ميکند. در کشور آمريکا بيش از ۷۰ درصد مرگهايی که به نوعي با مصرف الکل ارتباط دارند، در مردان ديده ميشود. ساير بيماريهاي
کبدي مزمن و خطرناک شامل هپاتيت نوع C و B است که از راه خون (ارتباط جنسي و تزريق با سرنگ آلوده) انتقال مييابند. هموکروماتوزيس نيز که نوعي بيماري ارثي
کبدي است با ايجاد تجمع آهن در کبد موجب اختلال کار کبد ميشود. بيماري کبد چرب غير الکلي که با چاقي مرتبط است نيز ميتواند موجب ايجاد سيروز شود.
ساير عوامل منجر به فوت:
حوادث و تصادفات
برطبق آمار سال ۲۰۰۲ در آمريکا، ۶۹.۲۵۷ مرد بر اثر تصادفات جادهاي کشته شدهاند. اين عامل در آمريكا سومين علت مرگ و مير در مردان است ولي در ايران دومين علت
مرگ و مير است، از آنجاييكه حوادث منجر به فوت از جمله ريسك هاي پزشكي نيست لذا در اين مقاله به تحليل آن پرداخته نشده است.
براساس آمار آمريكا در حاليكه مردان 53.7 درصد مشاغل را دارا هستند، 92 درصد از مرگ هاي ناشي از حوادث در محيط كار دامنشان را مي گيرد. مسموميت، سقوط، غرق شدن
و سوختگي به ترتيب علل بعدي مرگ بر اثر حوادث را شامل ميشود كه بررسي آن در تحقيقات بعدي مي تواند مورد توجه قرار گيرد.
خودکشي
هشتمين علت مرگومير مردان اقدام به خودکشي است. بدليل آنكه خودكشي عاملي است كه ريشه رواني دارد آن را در بيماريهاي منجر به فوت بررسي مي كنيم.
به اين دليل كه مردان معمولاً راههاي خشنتري را براي خودكشي انتخاب ميكنند، اقدام به خودکشي در مردان، ۴ برابر بيشتر از زنان منجر به مرگ ميشود. ميزان شيوع
افسردگي كه يک عامل مهم براي اقدام به خودکشي است در بين مردان ۷ درصد است.
علایم افسردگي در مردان غير اختصاصي و شامل خستگي، اختلال در خواب، کاهش علاقه به کار يا تفريح و تحريکپذيري است و علايمي نظير غمگيني، احساس بيارزش بودن و
گناه در آنها کمتر بروز ميكند؛ در نتيجه مردان کمتر از زنان براي درمان مراجعه ميکنند.
از سوي ديگر سوء مصرف مواد در بين مردان متداولتر است و اين موضوع ميتواند تشخيص افسردگي را مشکل کند. افراد در معرض خودکشي ممکن است به تازگي با يک بحران
مواجه شده باشند و علايم فوق را همراه با انزواطلبي، حالتهاي تهاجمي، تغيير در شخصيت، احساس کمارزش بودن، سوء مصرف مواد يا الکل را از خود بروز دهند.
اين افراد ممکن است مرتب درباره مرگ و به هلاکت رساندن خودشان فکر يا صحبت کنند. براي پیشگیری از مرگ بر اثر خودکشي بايد در مورد علایم فوق دقيق باشيد. دوستان
و اعضاي خانواده معمولاً اولين کساني هستند که به رفتارهايي که تا به حال در شخصيت فرد نبوده توجه و آن را كشف ميکنند.
ريسك فاكتورهاي هاي بيماريهاي منجر به فوت:
ريسك فاكتورها، عواملي هستند كه به طور مستقيم يا غيرمستقيم بر احتمال بروز ريسك ها تاثير مي گذارند. در اينجا عواملي هستند كه بيماريهاي منجر به فوت و در نتيجه
ريسك فوت را بالا مي برند.
سيگار
۴۸ درصد از مردان کشورهاي در حال توسعه سيگاري هستند. اين در حالي است كه عامل ۹۰ درصد سرطانهاي ريه، ۷۵ درصد بيماريهاي ريوي، ۵۰ درصد بيماريهاي قلبي و ۴۰
درصد كل سرطانها ناشي از سيگار است و بر اساس آمار، مرگومير ناشي از بيماريهاي وابسته به سيگار در ايران حدود ۵۰ هزار نفر در سال است. مصرف محصولات دخاني
در هر 6 ثانيه يك نفر را به كام مرگ ميكشاند و 2 تا 3 برابر هزينههاي مصرف دخانيات صرف درمان بيماريهاي وابسته به آن ميشود.
ایسنا: مصرف محصولات دخاني در هر 6 ثانيه يك نفر را به كام مرگ ميكشاند و 2 تا 3 برابر هزينههاي مصرف دخانيات صرف درمان بيماريهاي وابسته به آن ميشود.
دبيرخانه ستاد كشوري كنترل و مبارزه دخانيات مركز سلامت محيط و كار ضمن بیان این مطلب اعلام کرد: حدود يك چهارم كل افراد بالغ جهان مصرف كننده سيگار و ساير مواد
دخاني هستند.
ژنتيك
همانگونه كه قبلا گفته شد برخي بيماريها ريشه ژنتيك دارند. پروفسور «افشين فياضي« ،رئيسبخش پاتولوژي (آسيبشناسي) بيمارستان شهر «فورتزهايم» آلمان در پاسخ به
اين سوال كه آيا سرطان بيماري ارثي است عنوان كرد اين سوال را هنوز نميتوان بطور دقيق پاسخ داد. ما هنوز نميدانيم چند درصد از سرطانها ريشه ژنتيکي دارند.
اما در خانوادههايي که سرطان سينه، روده، رحم يا پروستات در 2 نسل متوالي مشاهده شده و سن افراد مبتلا به سرطان کمتر از 50 سال بوده است، خطر ابتلا براي
ساير افراد خانواده بيشتر است. البته اين دو نسلي که به بيماري سرطان مبتلا شدند بايستي رابطه ژنتيکي مستقيم داشته باشند، يعني مادر و پسر يا پدر و پسر يا دختر.
اين كارشناس بهداشت عمومي عوامل غير قابل كنترل در افزايش كلسترول را دو دسته ذكر ميكند و ميگويد يكي از اين عوامل وراثت است و ميزان كلسترول بالا در برخي
افراد زمينه ارثي دارد و ديگري سن و جنس است.
جنسيت
اکثر مرگهاي زودهنگام و ابتلا به بيماريها در دنيا به علت مشکلات وابسته به شيوه زندگي افراد است. آمارها نشان ميدهند که بيشتر مشکلاتي که سلامتي افراد
را تهديد ميکنند، قابل پیشگیری هستند و با در پيش گرفتن يک شيوه سالم براي زندگي ميتوان از احتمال وقوع و مرگومير ناشي از آن کاست..
بررسي آمارها نشان ميدهند که در بيشتر جوامع، متوسط طول عمر مردان نسبت به زنان کمتر است. به طور مثال، در آمريکا مردان به طور متوسط ۵.۵ سال کمتر از زنان
عمر ميکنند.
علاوه بر آن ميزان ابتلا به بيماريها و مرگومير ناشي از آن در مردان بيش از زنان است. به نظر ميرسد وراثت، هورمونهاي مردانه و برخي علل اجتماعي در اين مورد
نقش بازي کنند.
افزايش چربي دور شکم که با افزايش ميزان خطر ابتلا به بيماريهاي قلبي، ديابت، سرطان و سکته در مردان ارتباط مستقيم دارد، بيشتر در مردان مشاهده ميشود و تجمع
چربي در بدن زنان بيشتر در اطراف ران است.
اين موضوع گرچه دليلي بر سلامتي نيست، اما در افزايش بروز اين بيماريها در زنان نقشي ندارد. از طرف ديگر قوانين نانوشته در جوامع به مردان اجازه رفتارهايي
را ميدهند که ميتوانند آنها را در معرض مرگ زودرس قرار دهند. مردان بيشتر احتمال دارد سيگار بکشند، مشروب بخورند، از داروهاي اعتيادآور استفاده کنند يا درگير
روابط جنسي نامشروع شوند.
همين طور رفتارهاي هيجاني و حتي در مواردي تهاجمي و خشن نيز مردان را در معرض تصادفات، خودکشي و حتي قتل قرار ميدهد. اين موارد که بيشتر در سنين پايين اتفاق
ميافتد، ميتواند خطر ابتلا به بيماريها را افزايش دهد و بر ميزان مرگومير مردان بيفزايد
.
چربي خون
دكتر صبور متخصص قلب و عروق نيز اين موضوع را تاييد ميكند و ميگويد: LDL در زنان جوان پايين تر از مردان جوان است ولي با افزايش سن ميزان LDL در هر دو جنس
بالا مي رود.
وي اضافه ميكند كه بعد از ۵۵سالگي، زنان سطح كلسترول بالاتري نسبت به مردان پيدا ميكنند
به هرحال بهتر است اندازهگيري ميزان چربي خون از ۲۰سالگي آغاز شود و به توصيه اين متخصص قلب و عروق، هر فرد بالاي ۲۰سال، حداقل هر پنج سال يك بار يا در صورت
نياز و تجويز پزشك، در فواصل كمتر مقدار كلسترول خود را اندازهگيري كند.
عدم فعاليت بدني
امروزه فعاليتهاي ورزشي بعنوان اقدامي جهت پيشگيري از بروز سكته هاي قلبي محسوب مي شوند. لذا انجام حرکات مناسب ورزشي و فعاليتهاي تربيت بدني موجب تقويت عضله
قلب مي گردد. امروزه فعاليتهاي ورزشي بعنوان اقدامي جهت پيشگيري از بروز سكته هاي قلبي محسوب مي شوند . در اثر ورزش عروق خوني گشاد شده و سبب تسريع جريان خون
مي گردد .ميزان هموگلوبين خون بيشتر شده و نتيجه كار انتقال اكسيژن به قسمت هاي مختلف بدن بهتر انجام مي شود .ورزش مرتب راهي است مناسب جهت پيشگيري از بروز
بيماري فشار خون .ورزش مي تواند ميزان چربي خون را به حد متعادل برساند، پس به جاي خوردن دارو بهتر است ورزش كنيد . ( سهرابي، 2012)
اضافه وزن
دكتر زهرا عبداللهی سرپرست دفتر بهبود تغذیه جامعه وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكی با بیان این كه افزایش وزن سبب افزایش کار قلب میشود، گفت: دریافت انرژی
بیش از حد نیاز، موجب چاقی می شود و افزایش وزن یکی از عوامل مهم ابتلا به بیماری های قلبی و عروقی است. خطرناکترین نوع چاقی تجمع چربی در ناحیه شکم است و اندازه
دور کمر بیش از 102 سانتیمتر در آقایان و بیش از 88 سانتیمتر در خانم ها پرخطر محسوب می شود..
وی افزود: فشارخون بر اثر وزن اضافی، بالا میرود و ممکن است میزان كلسترول بد و تري گليسيريد (نوعی چربی) نیز افزایش یابد.
دكتر عبداللهی تصریح كرد: افرادی که چربی اضافی در بدن به خصوص در ناحیه شکمی دارند، برای ابتلا به بیماری های قلبی- عروقی مستعدترند حتی اگر هیچ کدام از عوامل
خطر دیگر در آنها وجود نداشته باشد.
توصيه هاي كاربردي كنترل ريسك پزشكي در بيمه هاي زندگي:
پس از شناسايي ريسك هاي منجر به فوت، با توجه به ادبيات تحقيق و مشاوره با پزشكان متخصص در زمينه بيمه هاي زندگي، در اين قسمت، توصيه هايي در زمينه كنترل ريسكها
ارائه مي شود.
متقاضيان بيمه هاي زندگي براساس جدول ريسك فاكتورها به سه دسته كم خطر، خطر متوسط و پرخطر دسته بندي مي شوند.
1)متقاضياني كه كمتر خطر هستند: شامل افرادي كه يك يا كمتر از يك ريسك فاكتور داشته باشند.
2)متقاضياني كه ريسك متوسط هستند: شامل افرادي كه دو يا بيشتر ريسك فاكتور داشته باشند.
3)متقاضياني كه پرخطر هستند يعني داراي يكي از شرايط زير باشند:
الف: يكي از بيماريهاي قلبي عروقي (عروق محيطي يا عروق مغزي)، ريوي (برونشيت، آمفيزم، آسم)، متابوليك (ديابت، بيماري كليوي، كبد، تيروئيد) را داشته باشند.
ب: يكي از علائم يا نشانه هاي درد يا سنگيني تنفس، كوتاهي تنفس، سنكوپ، ادم قوزك پا، طپش قلب و سوفل قلبي(صداي قلبي) را داشته باشند.
جدول خلاصه ريسك فاكتورها و معيارهاي مربوطه:
تعريف معيار عوامل ریسک مثبت
مردها ≥ 45 و زنها ≥ 55 سن
انفارکتوس يا انسداد عروق كرونري یا مرگ ناگهانی قبل از سن 55 سال پدر یا سایر اعضای خانواده درجه یک مرد و یا قبل از 65 سالگی مادر یا سایر اعضای درجه یک خانواده
زن تاریخچه خانوادگی
افرادی که در حال حاضر سیگار می کشند و یا افرادی که طی 6 ماه گذشته سیگار کشیدن را ترک کرده اند و یا افرادی که درمحیطی هستند که در آنجا سیگار کشیده می شود سیگار
کشیدن
شرکت نکردن در فعالیتهای جسمانی متوسط حداقل 30 دقیقه حداقل 3 روز در هفته حداقل برای 3 ماه فعاليت بدني
BIM≥ 30 2kg.m يا دور کمر≥ 102 سانتی متر برای مردها و 88 سانتی متر برای خانمها چاقی
فشار خون سیستولیک ≥ 140 و/ یا دیاستولیک≥ 90 که حداقل در دو موقعیت جداگانه اندازه گیری می شود و یا داروهای ضد فشار خون استفاده مي شود فشار خون
کلسترول لیپوپروتئین با چگالی کمLDL ≥ 130 یا کلسترول لیپو پروتئین با چگالی بالا HDL>40و یا استفاده از داروهای کاهش دهنده چربی ليپيد (چربي خون)
قند خون ناشتاي پلاسما ≥ 100mg.dl-1 پيش ديابت
نتيجه
مديريت ريسك، ريسك ها را بوسيله كنترل آنها و تامين مالي خسارتهايي كه برغم تلاشهاي كنترل خسارت اتفاق افتاده اند، اداره مي كند. (ويليامز و هاينز، 2001)
با توجه به ريسك هاي طبقه بندي شده و تاثير آنها در ميزان مرگ و مير و در نتيجه وقوع خسارت در بيمه هاي زندگي و همچنين با توجه به لزوم افزايش فروش بيمه هاي
عمر و توسعه اين رشته در كشور، لازم است روش هايي به منظور كنترل ريسك هاي فوق الذكر ارائه گردد. با توجه به ادبيات تحقيق و مشاوره با پزشك معتمد بيمه گر (استفاده
از نظر افراد خبره در تحقيق) نتايج زير بدست آمد.
توضيحات نوع ريسك
ريسكي وجود ندارد، بيمه نامه صادر مي گرددRF=0 كم خطر
بسته به نوع ريسك، بيمه نامه با اضافه نرخ پزشكي صادر مي گرددRF=1
بسته به نوع ريسك، بيمه نامه با انجام آزمايشات يا اضافه نرخ پزشكي بيشتر صادر گردد.RF≥2 ريسك متوسط
با توجه به نتيجه آزمايشات، تائيد مي شود پس از انجام آزمايشات و تست ورزش RF=3
با توجه به نتيجه آزمايشات، رد مي شود
ريسك هاي مربوط به بيماري قلبي، اظهارنظر پزشك معتمد پس از انجام تست ورزش يا اكو RF≥3 پرخطر
ريسك هاي مربوط به بيماري ريوي، اظهارنظر پزشك معتمد پس از انجام تست ورزش يا اسپيرومتري
ريسك هاي مربوط به بيماري متابوليك*، اظهارنظر پزشك معتمد پس از انجام آزمايشات تكميلي( مدت زمان و نوع ديابت، آزمايش ادرار، سونوگرافي كليه، آزمايشات تكميلي
كبد، سونوگرافي كبد، آزمايشات مربوط به تيروئيد)
بيماريهاي متابوليك، بيماريهاي مربوط به كبد، كليه، تيروئيد و بيماري ديابت مي باشند.
همانگونه كه در جدول نشان داده شد در ريسك هاي كم خطر، دو حالت در نظر گرفته مي شود: هنگامي كه ريسك فاكتوري وجود ندارد و متقاضي از نظر سلامتي استاندارد مي
باشد بيمه گر مي تواند بدون اعمال اضافه نرخ پزشكي بيمه نامه را صادر نمايد. در حالت دوم كه يك ريسك فاكتور وجود دارد، با توجه به نوع ريسك (وزن بالا يا سابقه
خانوادگي،…) بيمه گر مي تواند بيمه نامه را با اضافه نرخ پزشكي كمي صادر نمايد.
در مواردي كه ريسك متقاضي بيمه زندگي متوسط ارزيابي مي شود نيز دو حالت پيش روي بيمه گران قرار دارد. 1) در صورتي كه دو ريسك فاكتور يا كمتر از آن داشته باشيم
كه بر هم تاثير داشته باشند (وزن و سيگاري بودن) در اين صورت نياز به انجام آزمايش خون مي باشد. پس از انجام آزمايش، با توجه به نتيجه آن و اظهارنظر پزشك معتمد،
تصميم گيري درخصوص صدور بيمه نامه و اعمال اضافه نرخ آن، صورت مي گيرد. 2)زماني كه سه ريسك فاكتور وجود داشته باشد (وزن بالا، سيگاري بودن، سابقه بيماري قلبي
خانوادگي) در اين صورت انجام آزمايشات كامل و تست ورزش ضروري مي باشد و با توجه به نتايج، تصميم گيري درخصوص اعمال اضافه نرخ پزشكي يا عدم پذيرش ريسك صورت مي
گيرد.
در مواردي كه متقاضي بيمه زندگي پرخطر محسوب شود يعني بيشتر از سه ريسك فاكتور وجود داشته باشد. به عنوان مثال متقاضي داراي بيماري قلبي باشد، با توجه به سن
بيمه شده و مدت درخواستي بيمه نامه، متقاضي به انجام تست ورزش يا اكو نياز دارد. پس از اعلام نتيجه، پزشك معتمد بيمه گر نسبت به قبول ريسك با اعمال اضافه نرخ
يا رد آن تصميم مي گيرد.
در حالت دوم ريسك فاكتورها مربوط به بيماريهاي ريوي بوده كه همانند بيماريهاي قلبي نياز به انجام آزمايش تست ورزش يا اسپيرومتري مي باشد و پس از آن تصميم گيري
درخصوص پذيرش يا رد ريسك انجام ميشود.
در حالت سوم همانگونه كه در جدول مشاهده مي شود متقاضي با بيماريهاي متابوليك نيازمند آزمايشات مربوطه قبل از صدور يا رد بيمه نامه زندگي مي باشند.
در مواردي كه ريسك فاكتورها بالا يا متوسط است، بيمه گر مي تواند متقاضيان را به انجام فعاليت هاي ورزشي (حتي با ايجاد كلوپ هاي ورزشي بيمه گر)، انجام آزمايشات
ساليانه پزشكي، مشاوره هاي پزشكي و يا حتي در برخي موارد بيمه گر مي تواند برخي از ريسك هاي منجر به فوت را با درج در شرايط خصوصي بيمه نامه، مستثني كند.
شايان ذكر است اضافه نرخ هاي اعمال شده با توجه به آمار مرگ و مير، ريسك فاكتورهاي موثر در مرگ و مير و سقف سرمايه فوت مورد قبول توسط بيمه گران مي تواند متفاوت
باشد. قاعدتاً در مورد ريسك فاكتورهايي كه احتمال بيشتري در مرگ و مير دارند و طبق آمار، تعداد بيشتري از افراد داراي آن ريسك دچار فوت مي شوند، اضافه نرخ بيشتري
اعمال مي شود.
در اين مقاله سعي شد به بررسي ريسك هاي پزشكي خصوصاً بيماريهاي منجر به فوت بيشتر تاكيد گردد. تحقيق روي ديگر عوامل منجر به فوت و بررسي آنها با توجه به آمار
صدور و خسارت بيمه نامه هاي زندگي شركت هاي بيمه در آينده توصيه مي گردد.
فهرست منابع و ماخذ:
1- آيين نامه هاي شوراي عالي بيمه
2- مباني نظري و عملي بيمه- ژان فرانسوا اوترويل- بيمه مركزي ايران-2001
3- www.iranhealers.com دكتر محمدعلي سهرابي در سايت تخصصي پزشكي -2012
4- دكتر زهرا عبداللهي سرپرست دفتربهبود تغذيه جامعه وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي در سايت ايسنا به نقل از جام جم
5- 5) Turdo Lemmens, Yann Joly ,Bartha M. knoppers (2004). “Genetics and Life Insurance: A Comparative Analysis”. GenEdit 2: 1-15.
6- Stoneburner, G., A. Goguen, and A. Feringa( 2002).” Risk Management Guide for Information Technology System”. National Institute of Standards and
Technology, Special 30(1)
7- Battista Mark E , Bell Paul R ( 1989).” Long Term Care Insurance”: Medical risk Management Issues in Underwriting. Journal of Insurance Medicine
21(2):285-291
8-
Kenneth D. Kochanek, Jiaquan Xu, Sherry L. Murphy.; Arialdi M. Miniño, and Hsiang-Ching Kung(2011) .National Vital Statistics Report :Deaths:Final
Data for 2009
9-
10-
11- Thompson Walter R(2009).ACSM’S Guidelines for Exercise Testing and Prescription.American college of sports medicine :23-28
12-
13-
Rothstein Mark A ( 2004) .Genetics and Life Insurance: Medical Underwriting and Social Policy. Cambridge Mass: MIT Press:293.
American Academy of Actuaries (1997). Risk Classification in Voluntary Life Insurance.
Genetics and Life Insurance (2006). Life Insurance Association.
Investment and Financial Services Association, Submission G049, 14 January 2002( 16)
واژگان كليدي: ريسك، مديريت ريسك، ريسك پزشكي، بيمه هاي زندگي
نويسندگان:
مريم رشيدي
نادره سميع دارياني
دیدگاهتان را بنویسید