سروصدای ذهن و راهکارهای غلبه برآن
سروصدای ذهن و راهکارهای غلبه برآن
سروصدای ذهن، آن زمزمههای مداومی است که در ذهن خود میشنوید و هیچوقت قطع نمیشوند. درواقع مکالمۀ درونی است که بیوقفه در ذهن اتفاق میافتد. ممکن است همیشه از این سروصدا آگاه نباشید، چون به عادتی قدیمی و عمیق تبدیلشده و بخش طبیعی و لاینفک زندگی تلقی میشود. این صدا مثل یک صدای پسزمینه است که هیچوقت قطع نمیشود و از لحظهای که صبح از خواب بیدار میشوید تا وقتیکه شب به خواب میروید ادامه دارد. گاهی اوقات حتی جلوی خوابیدن شمارا هم میگیرد.
یک نوع صدای درونی است که بهطور مداوم هر چیزی را در زندگیتان و محیط اطرافتان و آدمهایی که با آنها ملاقات میکنید، تحلیل میکند. صدایی در سر است که مدام حرف میزند و حرف میزند.
ذهن هم مدام همان افکار را تکرار میکند، مثل ضبطصوتی که هیچوقت قطع نمیشود. اگر این افکار، افکاری مثبت باشند اشکالی ندارد؛ ولی بیشتر وقتها این افکار منفی هستند که باعث تشدید استرس، نگرانی، عصبانیت و خستگی در شما میشوند. آنها افکاری هستند که واقعاً هیچ نیازی به آنها ندارید.
فکر کردن فعالیتی مثبت و مفید است که برای حل مشکلات، تحلیل کردن، مقایسه کردن، درس خواندن و برنامه ریختن به آن نیاز دارید؛ ولی خیلی وقتها ذهن بهجاهایی میرود که خودش دوست دارد و توجه شمارا درگیر مسائل جزئی و پیشپاافتاده میکند. فکر کردن بیخودی فقط زمان و انرژی شمارا میگیرد.
سرو صدای ذهن چیست و چطور میتوانید آن را تشخیص دهید:
افکاری که مثل نوار با آهنگی یکنواخت تکرار میشوند.
فکر کردن دوباره به اتفاقات و موقعیتهای قدیمی و تجسم دوبارۀ ترسها. زندگی کردن درگذشته یا آینده. این باعث میشود نتوانیم از زمان حال لذت ببریم. گذشته، گذشته است و آینده، محصول فکر و عمل امروزمان است. تنها زمانی که وجود دارد، اکنون است. مونولوگ درونی وسواسی که آرامشمان را برهم میزند و ذهنمان را مشغول نگه میدارد. هیچوقت در زمان حال نیستیم. همیشه به چیزی دیگر فکر میکنیم بهجای اینکه روی کاری که آن لحظه انجام میدهیم تمرکز کنیم.
اگر همیشه به چیزی دیگر فکر کنیم، هیچوقت از زمان حال، لذت نخواهیم برد. تحلیل مداوم موقعیتها، واکنشها و رفتارهای خودمان و دیگران، تحلیل گذشته، آینده، چیزهایی که نیاز داریم یا میخواهیم، روزمان، دیروزمان و گذشتۀ دورمان. تقریباً تمام فکر کردنها و رؤیاپردازیهای غیرارادی نوعی صدای ذهن هستند. این نوعی صدای پسزمینه است که در همۀ کارهایمان اخلال ایجاد میکند.
بیشتر وقتها این صدا خستهکننده است و باعث میشود بازده کاریمان پایین بیاید و تنبل شویم. این مکالمۀ مداوم درونی، چون حواس ما را از اتفاقهایی که در زمان حال میافتد پرت میکند، باعث میشود موقعیتهایمان را هم از دست بدهیم.
ذهن، ابزاری بسیار مفید است؛ ولی باید تحت کنترل باشد. به نظرتان عالی نیست اگر میتوانستیم طوری باشیم که هر وقت خودمان خواستیم فکر کنیم؛ مثلاً وقتی میخواهیم مشکلی را حل کنیم یا برنامهریزی کنیم و بعد میتوانستیم ذهنمان را خاموشکنیم؟ خاموش کردن ذهن نوعی آرامش درونی میآورد. این همان چیزی است که همۀ سنتها و آموزههای معنوی از دیرباز به دنبال آن بودهاند و برای کسانی که به دنبال معنویات هستند و میخواهند زندگیشان را ارتقاء دهند، بسیار مفید است.
یکلحظه دست از خواندن بکشید و ببینید میتوانید ذهنتان را خاموشکنید؟ دست از فکر کردن بکشید، ببینید چه اتفاقی میافتد. متوجه میشوید که دارید به متوقف کردن فکر کردنتان فکر میکنید و این یعنی هنوز دارید فکر میکنید. بعد از چند لحظه، احتمالاً یادتان میرود که هدفتان کنترل افکارتان بوده و ذهنتان به فعالیت قطع نشدنی خود ادامه میدهد. این نشان میدهد که ذهن تا چه اندازه بیقرار است و هیچ قانونی نمیپذیرد. گاهی اوقات در موارد نادر به لحظهای آرامش درونی دست پیدا میکنید، بدون هیچ صدایی در ذهنتان. این بهصورت غیرارادی اتفاق میافتد، وقتی توجهتان به یک فعالیت بسیار جذاب یا تماشای یک منظرۀ بسیار زیبا معطوف میشود.
خاموش کردن ارادی ذهن، یعنی هر زمان که بخواهید، با کتاب خواندن به دست نمیآید.
این توانایی بهتدریج و با گذراندن تمرینات تمرکز و مدیتیشن ایجاد میشود. ولی خیلیها ممکن است بگویند که مدیتیشن انجام میدهند؛ ولی نمیتوانند ذهنشان را آرام کند. اگر قدرت تمرکز ضعیف باشد، ذهن خیلی ساده از فکری به فکر دیگر غوطه میخورد؛ پس چطور میتوان مدیتیشن کرد؟ مینشینید که مدیتیشن کنید، ولی اینکه اجازه بدهید ذهنتان هر جا که میخواهد برود و هر چیزی که میخواهد را تجسم کند، مدیتیشن نیست. به همین دلیل است که اول باید درجاتی از توانایی تمرکز را به دست آورید تا بتوانید مدیتیشن کردن را شروع کنید. وقتی قدرت تمرکزتان قویتر شد، میتوانید بدون کلمات و تصاویر و افکار ذهنی، مدیتیشن کنید. آنوقت آرامش درونیتان ابتدا در زمان مدیتیشن و بعد در کل زندگی موقع کار کردن، خواندن، حرف زدن و هر کار دیگری بهتدریج بیشتر و عمیقتر میشود. آنوقت صداهای ذهنی کمتر و کمتر شده و بهتدریج قطع میشوند.
البته این وضعیت باعث نمیشود که نتوانید فکر کنید؛ بهعکس، وقتی لازم باشد که فکر کنید، بسیار واضح و روشن فکر خواهید کرد. ذهنتان هوشیارتر و متمرکزتر و قویتر خواهد شد. آنوقت میتوانید هر وقت خواستید ذهنتان را روشن یا خاموشکنید. بیشتر افراد وقتی میخواهند به یکچیز خاص فکر کنند، حتی بعد از رسیدن به یک نتیجه یا پیدا کردن راهحل هم نمیتوانند آن فکر را متوقف کنند. ذهنشان به فکر کردن دربارۀ آن موضوع خاص همچنان ادامه میدهد. مثل یک نوار خراب میماند که یک آهنگ را مدام تکرار میکند؛ به همین دلیل، خیلی مهم است که یاد بگیرید چطور فکرتان را متوقف کنید. خاموش کردن صدای ذهن به معنی آرامش درونی است. این باعث میشود انرژی ذهنی زیادی را ذخیره کنید و دیگر زمانتان را برای فکر کردن به مسائل جزئی و پیشپاافتاده تلف نکنید
(خاموش کردن ذهن نوعی آرامش درونی میآورد. این همان چیزی است که همۀ سنتها و آموزههای معنوی از دیرباز به دنبال آن بودهاند و برای کسانی که به دنبال معنویات هستند و میخواهند زندگیشان را ارتقاء دهند، بسیار مفید است)
همه ما با این مشکل مواجه هستیم. آشفتگی ذهنی و در عین حال مهم نیست که چقدر سخت تلاش می کنیم، نمیتوانیم فکر کردن در مورد چیزهای دیگر را متوقف کنیم. شاید دلیلش مشاجره ای که اخیرا داشتیم، یک مسئله حل نشده، یا کاری باشد که باید در خاطرمان بماند که در آینده انجام بدهیم. هر چیزی که می خواهد باشد، داشتن آشفتگی ذهنی میتواند مانع تمرکزمان بروی وظایف جاری مان بشود.
در اینجا 5 نکته سریع برای از بین بردن آشفتگی ذهنی وجود دارد که می توانید استفاده کنید.
1. مراقبه
حتی چند دقیقه مراقبه ساده میتواند برای از بین بردن آشفتگی ذهنیتان کافی باشد، به شما کمک می کند احساس پایدار تری داشته باشید و قدرت تمرکز تان را افزایش میدهد. برای انجام یک مراقبه ساده، زمان سنج را برای 5 دقیقه تنظیم کنید، چشمانتان را بروی نقطه مقابل تان متمرکز کنید و تمرکز تان را بروی نفس کشیدن تان منتقل کنید. هر زمان متوجه شدید که دارید درگیر افکارتان می شوید، نگران نباشید. فقط آگاهی تان را بروی تنفس تان بازگردانید بزودی متوجه می شوید که ذهنتان چقدر سرگردان بوده است. این 11 نکته ساده را هم در تمرین مراقبه تان لحاظ کنید.
2. نشریه روزانه
جریانی از آگاهی که از نوشتن نشریه روزانه بدست می آید راهی بسیار عالی برای برای منتقل کردن افکار و احساسات تان از ذهنتان بری کاغذ می باشد، بخصوص اگر توسط افکار خاصی در مورد شخص، موقعیت و یا رویداد بخصوصی پریشان خاطر شده باشید.
این نوع خاص از یادداشت های روزانه در تئوری آسان است، اما در ابتدا در عمل میتواند احساس غریبی به ما ببخشد و باید چند بار سعی کنید تا بتوانید از آن بهره کافی را ببرید. برای اینکه بیشتر جریان آگاهی یادداشت های روزانه را در خودتان ایجاد کنید، یک برگه خالی (سند کامپیوتری خالی) بردارید و بسادگی هر چه تمام تر هر آنچه که به ذهنتان می رسد را یادداشت کنید. تمام افکارتان بروی کاغذ منتقل می شود، حتی شده بنویسید «من نمی دانم چه چیزی بنویسم».
وقتیکه از نشریه روزانه با سیستم جریان آگاهی استفاده می کنیم، خیلی ساده است که خود-سانسوری داشته باشیم و در مورد چیزی که نوشته ایم شروع به قضاوت کردن کنیم. برای اینکه این نوع از یادداشت های روزانه مؤثر باشد، سعی کنید هر گونه فکر اضافی در مورد چیزهایی که باید و یا نباید می نوشتید، کیفیت جمله بندی و گرامرتان و اینکه چیزی را که نوشته اید چه احساسی در شما بوجود می آورد را متوقف کنید. این قبیل افکار اهمیتی ندارند; مهم ترین نکته این است که کانالی برای تخلیه افکارتان دارید، حالا هر چه که می خواهد باشد.
می توانید از مجموعه نرم افزاری کاملا رایگان غول چراغ شخصی خودتان در جهت نگارش نشریه روزانه و محو کردن افکار منفی و باورهای خود محدود کننده و سیستمی برای برنامه ریزی استراتژیک شخصی تان استفاده بکنید.
3. در مورد آن صحبت کنید
صحبت کردن در مورد موضوعاتی که باعث آشفتگی ذهنیتان شده است دو مزیت اصلی به همراه دارد: میتواند به شما احساس تائید شدن و شنیده شدن را بدهد، همچنین میتواند شمارا بادیدگاههای مختلف دیگران آشنا بکند. اغلب، فقط داشتن کسی که به حرفهایتان گوش بدهد و افکارتان را درک کند باعث میشود که فوریت و شدت و کثرت افکارتان از بین برود. به همان اندازه، شنیدن افکار و دیدگاههای فکری طرف مقابل میتواند شمارا با بینش و وضوح و راهکارهای جدیدی آشنا کند.
4. روگرفت حافظه
اگر مشغولیت ذهنی بروی موضوع بخصوصی ندارید، اما برای متمرکز ماندن بروی لیست کارهایی که باید انجام بدهید با خودتان کشمش دارید، طوفان ذهنی (brainstorming) و یا روگرفت حافظه میتواند روش مؤثری برای از بین بردن آشفتگی ذهنیتان باشد.
‘روگرفت حافظه’ اصطلاحی است که توسط David Allen ابداعشده است، نویسنده کتاب Getting Things Done که یکی از محبوبترین سیستمهای بهرهوری در جهان است. وقتیکه از حافظهتان روگرفت تهیه میکنید، هر چیزی که فکرش را میکنید برای انجام دادن یا به خاطر آوردن کاری نیاز است، مینویسید، سپس این موارد را در قالب وظایف و یا پروژههای فردی سازماندهی میکنید. هرچقدر اطلاعات بیشتری را در ذهنتان ذخیره کنید، افکارتان را آشفتهتر احساس خواهید کرد. لیست کارهایی را که باید انجام بدهید از ذهنتان بروی کاغذ انتقال بدهید و فضای باارزش ذهنتان را خالی کنید تا بتوانید بروی چیزهای دیگر تمرکز کنید.
5. مکان انجام فعالیتهایتان را تغییر بدهید
تغییر مکان انجام فعالیتها ممکن سادهتر از آن باشد که مؤثر به نظر برسد، اما این کار واقعاً جواب میدهد. وقتی کار مشابه ای را در یک مکان بارها و بارها انجام میدهیم (برای مثال، نوشتن گزارش در محل کار), میتوانیم در این عادت ذهنی که مربوط با آن مکان و یا فعالیت خاص است گیر بیافتیم. انتقال آن فعالیت به محیط جدید میتواند باعث بشود که بادید و تمرکز تازهای به آن مواجه بشویم و خستگی روانی که میتواند منجر به این شود که ذهنمان بروی چیزهای دیگر سرگردان شود را تسکین بدهیم.
دکتر مهرناز آزاد
منبع: مجله ستاره روز
دیدگاهتان را بنویسید